۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

سرگذشت خانباباخان قسمت دوم


قسمت دوم .

 من اسمم خانبابا فامیلم امانی است.  درواقع ما طایفه خان هستیم.  درشکریازی ما را خان ها صدا میکنند.  آن موقع که رفته بودند برای من شناسنامه بگیرند مأمور شناسنامه گفته بود به اسم خان دیگر شناسنامه نمیدهیم . شاه ممنوع کرده بود میخواست خودش تنها خان باشد.  بعد توی شناسنامه من اسم من را علی نوشته بود ولی هیچ کسی از این اسم خبرنداشت. همه من را خانبابا میشناختند.  حتی عموهایم نمیدانستند که اسم من در شناسنامه علی هست.  یکی از بچه ها که اسمش بهمن رضایی بود و خودش هم توی شورای استان بود- یعنی یکی از شش نفر استان بود ولی بعد از چند ماه از جنگ مسلحانه بریده بود و رفته بود دنبال کار خودش- آخرین نشستی که او در آن شرکت کرده بود سلمان قاسمی شکریازی درآن نشست پیشنهاد داده بود که من را فرمانده نظامی بکنند ولی هیچ وقت این کار را سازمان نکرد و حتی من خودم از این پیشنهاد خبری نداشتم.  بهمن بعد از مدتی دستگیر شده بود.  بعد از شش ماه .مقاومت بریده بود. همه ی ما را او لوداده بود .

آن زمان هر فرد نظامی لو میرفت خیلی شکنجه اش میکردند. ولی خوب تنها راهی که برای ما باقیمانده بود مقاومت کردن بود.  . همین کار را میکردیم.  تعداد زیادی از بچه ها بودند که  جانانه مقاومت میکردند.  ازجمله سرور کاردار و بابک امانی و خود من  . من لازم نمیدانم که اسامی همه را بنویسم . یکی از بچه های شکریازی قبل از ما در یک خانه ... دستگیرشده بود او فرمانده بود اسمش سلمان قاسمی شکریازی بود. از فامیلهایمان بود.  او قبل از ما با سازمان آشنا شده بود.  او را خیلی شکنجه کرده بودن. د تمام بدنش را سوزانده بودند.  در آخر نیز او را در سال 1367 اعدام کردند.  دیگری بابک بود که به او  اتهام مسئول تدارکات نظامی آذربایجان غربی را زده بودند.  ولی این اتهام واقعیت نداشت.  او را خیلی وحشیانه شکنجه میکردند. ناخنهایش را کشیده بودند و روی شانه هایش اسم آقای مسعود رجوی را با میله های داغ شده نوشته بودند.  بعد  نیز با اطو آن را دوباره سوزانده بودند .که اسم رجوی خوانده نشود ولی بعد از سالها هنوز اسم رجوی در روی شانه های بابک خوانده میشود. 
 بابک برادر من بود یعنی همان برادر بزرگم که من را با سازمان آشنا کرده بود .

 تعداد زیادی از بچه ها دستگیر شده بودند.  از میان آنها یک عده  هوادار ساده بودند که در واقع هیچ کاره بودند.  در زیرشکنجه های بی رحمانه دژخیمان بریده بودند.  حتی به کسانی اتهام میزدند که اصلأ آنها را نمیشناختند .یعنی پاسدارها می رفتند از آنها اسم آن کسی که مقاومت میکرد را می پرسیدند.  آنها هم ناشناخته یک اتهام به آن فرد میزدند.  درواقع برای آن فرد تنهاو تنها راه مقاومت کردن باقی میماند .

 سرور نیز از بچه های چپ بود قبلأ نیز بجرم کمونیست دستگیر شده بود و شش ماه زندان کشیده بود. او بچه ی باهوشی بود  و سواد سیاسی بالایی داشت و خیلی مقاوم بود. اونیز از فامیلهای ما بود. بچه سلماس .  هرجا هست امیدوارم که موفق باشد . سرور نیز بعد از آزاد شدن از زندان اولش با ما صمیمی بود او را نیز این بار بجرم مجاهد دستگیر کرده بودند ولی واقعیتش او هم بی گناه بود ولی مارک مجاهد خورده بود .

 شب اول که مارا دستگیر کردند بابک دررا باز کرد از بابک خانبابا را پرسیده بودند من درخواب بودم بابک خودش را به روی من انداخت به من گفت خانبابا نیستی . نگو پاسدارها موقع باز کردن در از بابک خانبابا را پرسیده بودند.  ما را به سپاه بردند.  قبل از ما تعداد زیادی بچه ها را گرفته بودند.  از من پرسیدند اسمت چیه.  من گفتم علی.  گفتند خانبابا را میشناسی؟  من گفتم نه . آن شب همه  بچه ها را شکنجه میکردند ولی با من کاری نداشتند چون  دنبال خانبابا بودند.  من با این که شکنجه نمیشدم ولی صدای کابل که بر بدن بچه ها میکوبیدند و ناله  های بچه ها که  بلند شده بود همراه با عربده پاسدارها بسیار آزاردهنده بود.من همه ی بچه ها را از صدایشان میشناختم . توی این بچه ها صدای سرور بود که من ازش نیرو میگرفتم او وقتی که پاسدارها بهش فحش میدادند جواب آنها را با فحش میداد. بابک در زیر شکنجه اصلأ صدا نمیکرد. یعنی این خودش یک مقاومتی بود که میکرد .بقیه بچه ها داد میزدند و ناله میکردند. هر ازچندگاهی بازجوها می آمدند از من می پرسیدند خانبابا را نمیشناسی؟  من هم میگفتم نه!

 دوروز این طور گذشت روز سوم بود چشمهای من را باز کردند من در مقابلم بهمن رضایی را دیدم .  بهمن به من گفت سلام خانبابا!  من گفتم من تو را نمی شناسم.  پاسدارها من را به تخت شکنجه بستند مثل سگ های هار چند نفره شروع به کابل زدن کردند

 ادامه دارد. 


Gefällt mir nicht mehr · · Teilen · Löschen

Dir, Mahnaz Sobhani, شعله فروزان, Peymaneh Shafai und 10 anderen gefällt das.
Efat Eghbal درود بر تو مبارز قهرمان /با امیدکه این خاطرات روشنگر حوادث آن سالهای خونین شود و آموزشی برای نسل جدید
30. November 2010 um 17:57 · Gefällt mir nicht mehr · 5 Personen
Weis Amani salam amo! Khoshhalam ke shoro be neveshtane khatereha va gozhashtehaton kardin! Man ba inke kheili kochik bodam, vali shabp ke pasdara rikhtan khoneye ma va shoma va babam ro dastgir kardan, khob yadame! Madaram ta sobh gerye karde bod va man kheili mitarsidam! Fadat amo jan. montazere edame-ash hastam!
30. November 2010 um 17:59 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Khanbaba Khan ویس عزیزم میدونی که بعد از دستگیری ما تو و برادرت قیس خان را پاسدارها خیلی شکنجه کرده بودند قیس را سوزانده بودند یعنی سماور را به سرو رویش رخته بودند و گفته بودند این بچه منافق هستش اگر بزرگ بشی منافق میشه یادت هست ویس عزیزم؟
30. November 2010 um 18:09 · Gefällt mir nicht mehr · 4 Personen
Weis Amani In pastfetrata be bache ham rahm nemikonan! Are, amo yadame! Gheis ra bad jori sozonde bodan, ye modatte tolani to bimarestan bastari bod! Man az tavajohe bish az haddi ke famil be gheis mikaradan kheili hasodim mishod! Ama dar kol ba inke beche bodam kheili zajr mikeshidam az inke chera in bala sare baradaram omade!
30. November 2010 um 18:14 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Khanbaba Khan میدونی چرا ؟ آخه تو برادر بزرگ قیس خان بودی بابات نیز یک بار به جای من و عوض من زیر شکنجه رفت آخه او هم برادر بزرگ من بود
30. November 2010 um 18:18 · Gefällt mir · 3 Personen
Khanbaba Khan ویس یادت هست در کوه های جژنی زندگی من و تو قیس و خمار خیلی وقتها هیچی برای خوردن نداشتیم من خرگوشها را شکار میکردم میخوردیم یادت هست؟
30. November 2010 um 18:21 · Gefällt mir · 3 Personen
Weis Amani Be in migan baradari! mige, bazjo omad va ali amani ra seda xad, az anja ke shoma kheili shekanje shode bodid, babam man ali hastam va shekanje shode bod! Be in migan BARADARI ♥
30. November 2010 um 18:22 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Weis Amani Hehe, Bale :) babam zendan bod, shoma va zan amo khomar ma ro pishe khodeton borde bodin!
30. November 2010 um 18:25 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Weis Amani Shaba vaseye ma pasheband dorost mikardi♥
30. November 2010 um 18:26 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Khanbaba Khan
نه اینطور بود من را خیلی شکنجه کرده بودند آن موقع همه جا پر بود با زندانی پاسدارها می آمدند اسم اسیر را میخواندند و بعد باید زندانی یعنی همان اسیر در سلولش را میکوبید بعد می آمدند به زیر شکنجه می بردند هر چه اسم من را خواندند من در را نه زد...Mehr anzeigen
30. November 2010 um 18:30 · Gefällt mir · 2 Personen
Weis Amani Ama jan , babam az shekanjehayi ke shode aslan narahat nist va hamishe eftekhar mikone ke be khatere siyasat va hadafha va idehash shekanje shode na be ellate dige! Va har vaght az khaterehaye zendan tarif mikone, man ehsas mikonam ke na tanha khaterehaye salhaye deraz dar zendan va shekanjehayi ke dide in koh mard ra khaste nakardde balke delsh ham tang mishe be on rozha! Dorod be shoma baradarha ♥
30. November 2010 um 18:42 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Khanbaba Khan ویس عزیزم اونجا نیز جنگ بود پاسدارها دست باز ما با دست بسته باهم میجنگیدیم در آخر اونها بودند که میبریدند و دیوانه میشدند و عصابشان به هم میریخت لعنت بر خمینی در ضمن بابات سمبل مقاومت بود حق دارد دلش خوش باشد
30. November 2010 um 18:49 · Gefällt mir · 3 Personen
Elham Saraidari amo jan ba khondane in matn ham narahat shodam ham inke baese eftekhar va khoshhalim shod.omidvaram ke hamishe zendeh va pa barja bashi va baese sarmashghe nasle ayande :))
30. November 2010 um 22:39 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Khanbaba Khan با سلام الهام دخترم متشکرم کاری نکرده ایم که سرتان پائین باشد همیشه سرتان را بالا و بالا و بالاتر بگیرید
30. November 2010 um 22:45 · Gefällt mir · 2 Personen
Elham Saraidari hatman hamin jore amo jan ,shoma va baba babak va amsale shoma baese eftekhare melate iranid ♥
30. November 2010 um 22:47 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Khanbaba Khan شهلا جاهد اعدام شد لعنت بر خمینی
1. Dezember 2010 um 02:01 · Gefällt mir · 1 Person
Shahrokh Shamim
Khan-baabaa, Veysael, ASHEGH(Che esmi!!!), Az inke mano be mahfele khodetoon va in ZIAA-RAT rah daadid YEK DONYA tashakkor.

http://www.iranntv....com/
مرگ بر اصل ولایت فقیه
لعنت الله الخمینی ولخامنیی ولاصحابهم
...Mehr anzeigen
1. Dezember 2010 um 02:57 · Gefällt mir nicht mehr · 1 Person
Khanbaba Khan با سلام مرتضی جان . ویسل یا ویس پسر برادر من است ویس جوان بسیار زیبایی هستش الهام درست دختر یعنی نامزد ویس است این اسم را الهام برای خودش انتخاب کرده عاشق چشاتم ویسل در ضمن موقعی دستگیری ما ویس دو سه ساله بود
1. Dezember 2010 um 12:33 · Gefällt mir · 2 Personen
Gol Ku خانبابای عزیز واقعا کلمات در برابر اینهمه شجاعت و مقاومت تو و خانواده ات کم می آورند. این را بدون مبالغه میگویم . پس از خواندن این خاطرات که باز هم خیلی مختصر و مفید نوشته ای خواندن خاطرات ویس و تو در کامنت ها هم یک فراز دیگر است. درود بر شما و چه خوش شانس هستیم ما ملت ایران که چنین یل هایی در کشورمان داریم..
4. Dezember 2010 um 08:04 · Gefällt mir · 1 Person
Mojtaba Fathi سلام خانبابای عزیز، امیدوارم که روزگار بر شما و خانواده گرامیت به سلامتی بگذرد. اگر یادت باشد یک بار که ساعتها برایم از خاطراتت تعریف کردی من همان موقع گفتم که تو یک قهرمان سرافراز کشور من هستی، از این هم خیلی خوشحالم که خاطراتت را مکتوب میکنی تا همه بدانند که فرزندان ایران زمین برای آزادی کشور و مردم عزیزشان چه قهرمانی ها و چه مقاومت هایی در مقابل ضحاکان زمان کردند
4. Dezember 2010 um 09:34 · Gefällt mir · 1 Person
Peymaneh Shafai man dar in jame daliran che mikonam. sharmandeh hame shoma hastam ke hich kaari baraye mardomam va keshvaram nakardam.. Khan baba Gol ku, Efat, fadaaye badaneh shekanje shode shoma omidvaaram ke betnoonam laayeghe aan baasham ke roozi deyne khodam ra ba keshvaram va shoma azizaan o delaavaraan vatan ada konam.
9. Dezember 2010 um 18:36 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Gol Ku پیمانه عزیز من هم با تو هستم. خوشبختانه یا متاسفانه من زندان نرفتم و شکنجه نشدم . این آزمایشی است که همه ازش سربلند بیرون نمی آیند. من هم از بودن دراین جمع هم احساس شرم میکنم و هم احساس افتخار. شاد و پیروز باشی.
9. Dezember 2010 um 18:42 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Peymaneh Shafai Gol Ku jaan ♥ mamnoon azizam. shoma khodet ba'ese eftekhaari khosh haalam ke gire in jaladaan nayoftaadi.
9. Dezember 2010 um 18:44 · Gefällt mir nicht mehr · 1 Person
Mahnaz Sobhani جه بگویم ؟ در مقابل این همه صداقت. لعنت بر خمینی , مرگ براصل ولایت فقیه
18. Dezember 2010 um 00:11 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Khanbaba Khan لعنت بر خمینی
18. Dezember 2010 um 12:16 · Gefällt mir · 1 Person
Khanbaba Khan با سلام پیمانه شرمنده اون جنایتکارها باشند که هر روز بهترین فرزندان ایران زمین را در زیر شکنجه و تجاوز به شهادت میرسونند لعنت بر خمینی درود بر پیمانه و تمام انسانهای آزاده باز لعنت بر خمینی
18. Dezember 2010 um 17:48 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Peymaneh Shafai سلام خان بابا جان عزیز، امیدوارم که خسته نباشید. باعث افتخار هستید. و من بسیار انسان خوش بختی هستم که با شما و دیگر دوستان آشنا شدم. امیدوارم که لیاقت جمع شما را داشته باشم. خان بابا جان واقعاً خوشحال شدم که شما را از نزدیک زیارت کردم. شاد و سربلند باشید.

پیمانه.
18. Dezember 2010 um 17:53 · Gefällt mir nicht mehr · 1 Person
Peymaneh Shafai یادم نره که بگم لعنت بر خمینی لعنت بر خمینی
18. Dezember 2010 um 17:55 · Gefällt mir nicht mehr · 1 Person
Gheis Khan Amani salam veis dadashe golam....man khoshhalam ke mano sozondan age garar bod yeki man ra besozonan khobe khe on man bodam....dardesho ta omr hast khaham kheshid....ama toye in zeghma khe hanoz jash hast madere bichare ra mibinam to ra pedar ra amo ra....ve hezaran madar ve pedare zagmie ra mibinam....drod be mobarezin
24. Dezember 2010 um 06:32 · Gefällt mir nicht mehr · 2 Personen
Khanbaba Khan
با سلام قیس خان عزیزم تو برام همیشه عزیز هستی تو با این که بچه بودی سه سال بیشتر نداشتی ولی با اون نگاه مجاهد گونت دشمن را دیوانه کرده بودی دیوانه وار به تو حمله کرده بودند و تو را کباب کرده بودند که سوزخودشان را با سوزاندن تو پائین بیارند ...Mehr anzeigen
24. Dezember 2010 um 12:51 · Gefällt mir · 1 Person
Gheis Khan Amani amo jan man khocheke to hastam ve to hamishe vaseye man yek olgo bodi ve be khyli az javonhaye dige drod bar to....amo baver khon on moge ke mano sozondan age zabon dashtam migoftam drod bar sharafe mojahedin....
24. Dezember 2010 um 19:23 · Gefällt mir · 1 Person

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر