۱۳۹۰ شهریور ۲۵, جمعه

ولی فقیه بودن حق پدر من است! نه خامنه ای. خودم میخواهم ولیعهد ولایت باشم



راستش من نمیدونم این جماعت ملت ایران را چه فرض کرده اند ؟ درعرض این سی و خورده سال تنها چیزی که مشخص شده است این است که به تمام حرمت های ملت ایران بتازند و نابودش کنند . همان یک مشت اراذل و اوباش به این نتیجه رسیده اند که باید حکومت در دست آنها باشد.هنوز هنوزی عربده کشی های اینها آدم را بیاد اول انقلاب می اندازد حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله . نوح میگویند ولی پیغمبر نمیگویند.

. دزدیهای همدیگر را میگویند و جنایت ها و خیانت ها همدیگر را میگویند . ولی عامل اصلی اینها را نمیگویند که نمیگویند چرا چون دم همه ی این اراذل به آن وصل است.( ولایت فقیه ) مخالفتشان نیز بر سر قدرت است نه بر سراین باشد که این ولایت جهل باید از بین برود .من منظورم آن تعداد مبارزین نیست که از همان روز اول با ولایت فقیه مخالف بودند وهستند. منظورم این اراذل و اوباش است که تا به امروز در درون این ولایت بودند وهستند . الان نیزبا اسمهای مختلف ولی بازم در چارچوب این ولایت هستند . اصلاح طلب و فرصت طلب دزد خائن جنایتکار آدم کش تجاوزگر...منظورم اینها است.
در واقع اینها هیچ وقت ملت ایران را درک نکرده و نمیکنند که دراین مملکت هشتاد میلیون انسان زندگی میکند و حق نظر دارند و حق زندگی دارند و میخواهند آزادانه انتخاب بکنند و انتخاب بشوند . بنظر این اراذل قباله ایران به اسم اینها نوشته شده وسلام .
آیا کسی هست نداند که مهدی خزعلی پسر آخوند خزعلی در جبهه ها چه جنایتهای که نکرده است؟ و یا زمان سرکوب مخالفان نظام مقدس ولایت فقیه چه ها که نکرده است ؟
آقای مهدی خزعلی چند وقتی است که خودش را مخالف این نظام نشان میدهد ولی این مخالفت با ولایت فقیه نیست بلکه خزعلی میخواهد پدرش ولی فقیه باشد و خودش نیز ولیعهد ولایت باشد . درد آورتر ازاین یک تعداد نیز برایش به به و چه چه میکنند واز یک بسیجی میخواهند باز یک هیولای برای ملت ایران درست بکنند . مخالفت مهدی خزعلی من را بیاد محسن کدو ور می اندازد . چندین سال خودش را مخالف ولایت جا زده بود ولی در بزنگاه باز حاضرشد که از ولایت فقیه اش دفاع کند .
مهدی خزعلی یک بیانیه داده است که. خطاب به محسن رضایی اینطور شروع میکند: حمله شدید خزعلی به محسن رضایی: ترسو، ناچیز، چوپان، فاسد.. از اربابت هم نمی‌ترسم .( اول باید از این لمپن مهدی خزعلی پرسید اسم اربابش چیه؟ آیا اگر نمیترسی پس چرا اسم اربابش را نمیگوی ؟ خوب ما که سالها است در رابطه با سبزعلی اینها را میگویم : ترسو، ناچیز، چوپان، فاسد این همه جوانان ایران را در جبهه ها قربانی کرده است... اینکه چیزی تازه نیست . در یک قسمت دیگرمهدی خزعلی میگوید: : «وقتی چوپانی را که به عمل شبانی گوسفندان مشغول است، به یکباره فرمانده سپاه می کنیم، ما بسیجیان را گوسفند فرض می کند،(آری که شما بسیجی ها یک مشت گوسفند هستید) و چون بناگاه او را وارد رده های بالای سیاست می کنیم، مردم را گوسفند می پندارد، جناب سبزوار رضایی، این بسیجی خیبر نه از دوران فرمانده سپاه بودنت می ترسید که تره برایت خرد کند، نه ورود ناپخته ات به عرصه سیاست و اخذ دکتری در حین خدمت، تو را در نظرش بزرگ کرد، نه از پول کلانت که صرف بوق های تبلیغاتی می کنی دلنگران است.»

خوب من در اون بالا نوشتم که مهدی خزعلی تو خودت یک جنایتکاری بودی که توی جبهه ها تعداد زیادی زخمی ها را تیرخلاص میزدی که در شهرهای مختلف کارناوالهای دفن راه به اندازی . خودت برای خودت مقوله ی بودی خزعلی لازم نیست در اینجا بگوی جناب سبزوار رضایی این بسیجی خیبرنه از دوران فرمانده سپاه بودنت می ترسید و اخذدکتری در حین خدمت، تو،نه از پول کلانت .
خوب این حرفها تازه نیست ما ملت ایران هم دزد بودن تمام نظام جهلتان را میدونیم و هم این را میدونیم که بقول خودت دکتری هایتان از نوع بسیجی بوده و هست . این هم لازم نیست تو بیایی دوباره به ما یاد آوری بکنی که تو یک بسیجی ولایت بوده و هستی ما خوب میدانیم که اگر لازم باشد باز تو همان بسیجی هستی که صدتا صد زخمی ها را میکشتی برای گرم نگهداشتن تنور جنگ امام دجالت .

.:سبزوار رضایی خطاب به مهدی خزعلی نوشته است: یک پرسش از او اما همواره در اذهان آگاهان مطرح است و آن اینکه آیا برای به یغما بردن خاک سرخ جزیره هرمز توسط برخی‌ها نیز ایشان توصیه کارشناسی برای مردم محروم و مظلوم این منطقه در انبان خود دارند؟!»
خوب ملومه که ندارد چون دزد است مثل خود سبزوار رضایی . خزعلی نیز در جواب سبزوار اینطورنوشته است : خزعلی خطاب به رضایی نوشته است: «امپراتوری بزرگ ما قدرتمند تر از آن است که از تو و اربابانت بهراسیم، ما امپراتوری بزرگ خود را در نصف عرض پتوی سربازی در سلول انفرادی گسترده‌ایم، در آن خلوت دلخواسته با خدای خویش، تو و اربابانت را به هیچ انگاشته‌ایم، مرزهای امپراتوری ما مستحکم‌تر از هر دژی است، حصن حصینی است که آسیب ناپذیر است!» ( خزعلی اینکه نشد تو را از قهرمانی در سلول ؟ بابا آبروی سلول رفته ها را نبرید حیا چیزی خوبی است)

فرزند آیت‌الله خزعلی در ادامه محسن رضایی را فردی «زبون و ترسو» خوانده و اضافه کرده است: «ما در امپراتوری خود ترسی نداریم که شما با تمام رسانه‌های استبدادی‌تان بر ما بتازید، ( سئوال خزعلی این رسانه ها تازه استبدادی شده اند؟) ما قوی‌تریم! چرا که از سخن گفتن شما نمی‌هراسیم، هر چه می‌خواهید ناروا بگویید! اما شما زبون و ترسو و ناچیزید، چون از سخن ما و تماس ما با مردم بر خود می‌لرزید! نفس کشیدن ما در سلول انفرادی نفس شما را می‌گیرد، جنازه ما در محبس مرگ شما را فریاد می‌کند.»( خزعلی بازم که خراب کردی اون جنازه علی صارمی ها است که لرزه به تن ولایت جهل تان انداخته است. کدام جنازه تودر محبس ؟) خزعلی میگوید:

«محسن رضایی؛ فرمانده بی‌کفایت سپاه در دوران جنگ» خوب بازم که خراب کردی
خزعلی. چرا آن موقع نگفتی که فرماندهی سبزوار بی کفایت است که جلوی هزاران مرده را بگیرید؟ حالا چه شده که پته همدیگر را به روی آب میریزید ؟ ما باور نیمکنیم چون خودت میگه که یک بسیجی هستی بسیجی یعنی جنایتکار . و اما در رابطه با امپراتوری تان بگم نه خزعلی ما ملت ایران دنبال امپراتوری نیستیم و نمیخواهیم بس است . دوستان خواهش میکنم این قسمت را با دقت بخوانید خزعلی خطاب به سبزوار میگوید : «هزار بار اگر نامت را عوض کنی، باز تو را می شناسم، من تو را محسن نمی دانم و نمی خوانم،(خزعلی چرا؟ جریان چیه ؟ چرا واقعیت را هنوز پنهان میکنید؟)
ببینید دوستان این همه جنایت در دهه اول انقلاب شده است یعنی درست همان عصرطلایی که امروز آقای میرحسین موسوی آرزوی برگشت به آن را دارد تازه این دوتا یکی بسیجی و دیگری پاسدار یک در هزارم از جنایتهای که شده یا خبر ندارند و یا از همه ی آن خبر ندارند بنظرمن میرحسین موسوی بهترین شاهد آن دوران عصر طلایی میباشد چون هم از جبهه ها خبر دارد که چه جنایتی شده و هم از زندانها و قتل عامها خبر دارد ولی کو آن شرف که بیاید واقعیت را بگوید؟


خزعلی : خزعلی در بخش دیگری از مطلب خود در انتقاد از محسن رضایی وی را متهم به بی‌کفایتی در مدیریت جنگ کرده و تلویحا گفته است که بسیاری از کشته شدگان جنگ تنها به خاطر بی‌کفایتی رضایی جان خود را از دست داده‌اند: «هزار بار اگر نامت را عوض کنی، باز تو را می شناسم، من تو را محسن نمی دانم و نمی خوانم، اگر بیست و چند سال بعد از جنگ سکوت کرده ام، نمی خواهم داغ دل شهیدانمان تازه شود! آنوقت فریاد خانواده شهیدان بر سرت بلند خواهد شد، از کجا بگویم؟ از بدر بگویم؟ که سرهای بچه ها را در برابر دیدگان همرزمانشان مثل هندوانه در آب منفجر می کردند! از شلمچه بگویم که بر بچه های ما چه گذشت؟ از رمضان و کوشک بگویم که مثلثی ها را درست شناسایی نکرده بودید و چه عزیزانی را از دست دادیم؟» در واقع در این قسمت داریم میبینیم که به سر بچه های مردم چه بلای آورده اند تازه همه ای کرده هایشان را نمیگوید ! سبزوار رضایی:
در یادداشت تابناک مهدی خزعلی متهم شده است که سهامدار شرکت باستان معدن هرمز است. آقای خزعلی با رد این اتهام می‌گوید که سهامدار این شرکت؛ نه وی، که محمد مهدی خزعلی فرزند مصطفی است، و فقط تشابه اسمی بوده است که البته خزعلی نوشته است:‌ «و شما این تشابه اسمی را خوب می‌دانید و اگر نام هرمز و نام مرا جستجو می‌کردید، بارها جواب داده‌ام!» باز در اینجا یک سئوال ذهن هر فردی را میگیرد آن این است آیا سبزوار رضایی مگر مهدی خزعلی را نمیشناسد ؟ که چه اندازه دارایی دارد و یا شرکت و سهامدارد دارد ؟ صد در صد اینها از دارایی های همدیگر خبر دارند اتهام نیست واقعیت است.: وی می‌گوید: «اما می‌گویم و این ننگ را نمی‌توانید پاک کنید، در آنجا هم پای بعضی افراد سپاه و بسیج و فرمانده و امام جمعه در بین است! اگر من در خاک سرخ هرمز کاره‌ای بودم و دخالتی داشتم، بسیاری از مسئولین (از جمله احمدی نژاد) را به پای میز محاکمه می‌کشاندم! (باز خزعلی شروع به دروغ گفتن کرده است بابا تو جنایتهای که در جبهه ها بر علیه بچه های مردم کرده اید قطره ی میگی اول این ها را رو راست بگو تا باورت کنیم ) لابد صاحبان آن شرکت از جان‌شان می‌ترسند، که صدایشان در نمی‌آید! در واقع این نشاندهند این است که همه دزد هستند .
خزعلی از زندانی بودش دم میزند باید بهش بگویم که نه آقای خزعلی شما زندان ندیدید من یکی از زندانیان ولایت فقیه بودم بعد از سی سال هنوز درد شکستگی های دست و پا و جای شلاق ها را بر تن دارم و دردش را میکشم . اینکه شما را چند روزی میبرند به زندان این به شما بر نمیگردد این به این رژیم ضد بشر برمیگردد که دیگر تحمل هیچی را ندارد حتی خزعلی را هم ندارد و داره سرنگون میشه . باید به تمام خزعلی های این نظام جهل بگویم همه تان جنایت کار هستید و همه ای تان با همان ولایت جهل سرنگون و از صحنه حذف خواهید شد زنده باد ایران زنده باد سبزهای واقعی وطن که شعارشان مرگ بر اصل ولایت فقیه بوده و هست زنده باد آزادی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر