۱۳۹۲ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

بهمن دیگری باید بر پا کرد




بهمن دیگری باید برپا کرد

آتش سرکش و شعله ور می باید این خاک را

ای وطنم ، ای ایران خسته ام 

  سرفراز و شاد میخواهم ترا  

بعد از چنگیز  شیخ خون خوار بر فرهنگ و حرمت تو تاخت 

 چنگال جلادان دوران بر سینه تو نشست

 از خون خود مرهمی بر زخم های تو خواهیم ساخت 

 هزاران مجاهد از امیرخیز بر خواهند خاست

 خونین پیکر اما سربلند خواهند ایستاد

  اهریمن و جهل به جنگ تو آمده اند 

خنجر نامردی از پشت میزند شیخ تبهکار

کار ناتمام چنگیز را  میکند تمام

گویی فراموش کرده دلیران سربه دار ترا

برخیزید ای دلآوران وطن  ، 

زمان  شکستن  دست تبهکاران رسیده است

ای وطنم ای ایران ای سرزمین پاک 

 آتش کده های سرکش  ترا فروزان تر خواهیم کرد

تمام  دشت و کوهت را تبدیل به آتش خواهیم کرد

از خاوران هزاران شعله سربر خواهد کشید

 این شب پلید را شعله باران خواهیم کرد 

میخروشد غیرت در رگ  عاشقان

 تو بمان تو پابرجا و پایدار بمان

دل خونین و رنجور ترا شاد خواهیم کرد

این دل پر مهر در پیکر تو تا ابد خواهد تپید

چون فرزندان تو به تو عشق مجنون  دارند 

 ای مادر تب دارم ای ایران

شرم بر شیخ تبهکار باد که حریم و حرمت تو را درید

تو را از تبهکاران پاک خواهیم کرد

با چنگ و ناخن  و دندان خواهیم جنگید

تا حرمت تو را در پیش دیگران دوباره شکوفا کنیم

آن وقت خواهیم گفت شادم از عشق وطن

دگر چشمم به رویای غفلت نخواهد رفت

ای ایران کهنم ترا شاد و خرامان خواهیم ساخت 

دست ناپاکان ز تو دور خواهیم کرد

فرزندان راستین ات در سینه تو رقص شادی برپا خواهند کرد

از این دام شیخ تبهکار عبورخواهیم کرد

 با هزاران زخم ، اما سربلند و سرفراز

تن تب دارت را صفا خواهیم  داد

از خزر تا خلیج همیشه فارس ،نام ترا خواهیم خواند

مطمئن باش ،ای وطنم ،ای ایران ،ای مادرتبدارم

برای نجات تو هزاران جان فدا خواهیم کرد

سخت است و دشوار

 اما عزم کرده ایم  چون پولاد

 از کوره ها گذشته ایم

عزم میدان کرده اند شیران بیشه

آتش به پا خواهیم کرد در آن

بسوزد ریش و ریشه تبهکاران

صد شعله  خواهیم افروخت 

تمام خاکت را به آتش کده تبدیل خواهیم کرد

صد زبانه سر بر کشد از سر شیخ تبهکار

نماند نشان از تاخت و تاز و ستم 

سرتا سر خاکت را عشق باران خواهیم کرد 

از وجود خود پلی برای  عبور شعور انسان خواهیم ساخت

از خزر تا خلیج همیشه فارس

سرود ای ایران ای مرز پرگهر خواهیم خواند

تمام دشت و رود و کوه هایت  همصدا با ما 

آوای ترا سر خواهند داد

 وجب به وجب خاکت را بوسه باران خواهیم کرد

ای هموطن تا کی به انتظار قیام توان نشست؟

برخیز تا هزاران قیامت در قیامت به پا کنیم

بهمن دیگر می باید کرد

خانباباخان
۲۲ بهمن ۱۳۹۲

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر