۱۳۹۲ بهمن ۲۳, چهارشنبه

مرگی در شما نیست





مرگی در شما نیست، 
زوالی نیست، 
پایانی نیست. 
هرگز نمرده اید، 
هرگز ... 
زنده اید، زنده تر از مردگان پر هیاهوی این روزگار. 
زنده اید و 
روح مبارزه
روح قیام
روح مقاومت را در کالبد این خاک  اسیر می دمید. 
و دوباره و هزارباره 
در جسمی دیگر، نامی دیگر  فریادی دیگر 
جلوه می کنید. 
هرگز از یاد نرفته اید، 
ای سروهای سیاهکل 
ای لاله های گلگون تپه های اوین 
هنوز در جنگل و کوهستان، 
دلاوران سرود پایداری شما را سرمی دهند؛ 
"راهت ادامه دارد ای شهید ... " 
با جامه های سبز و سرخ 
سبز از سروهای جنگل، سرخ ازلاله های گلگون 
رها از بند سازش، از دام تسلیم 
سرمست و شاد و مغرور 
چونان بهمنی بر سر بیداد فرو میریزند. 
در یاد صبح خونین 
نوای چهار خرداد را می نوازند،
دره ها و صخره ها زمزمه میکنند؛ 
"سرو ها بر آستان هیچ بُتی بوسه نزدند" 
خاک خونین وطن را اما، 
بوسه باران کردند.

این صدا که در کوه ها می پیچد صدای آنان است

صخره زنان و کوه مردان بهمن وار فرو می ریزند

بر می خیزد یل، دلاور وطن

دست افشان و پاکوبان

جامه ی سرخ و سبز بر تن میکند

سرمست پا میکوبد در رقص رزم و رهایی

عزم میدان کرده می خروشد


هیهات هیهات دور باد از ما سازش و تسلیم

سرود رهای و هیهات بر زبان  دارد 

 چونان تندر به قلب حادثه میزنند


۲۴.تیرماه .۱۳۹۲


خانباباخان

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر