عمویادگار،
تو پایدار بمان،
برای نسل ما بمان
چه زیبا و پر صلابت ایستاده ای
جانانه و پایدار
پایدارتر از کوه ، سخت تر از صخره
با تو بودن زیباست
پرغرور و سر سخت
چه سربلند ایستاده ای
ایمان و اعتماد،
امید میدرخشدد در نگاه تو
نگاه تو انسان را به اوج میبرد
پیداست روز حادثه در نگاه تو موج میزند
چه زیباست با تو بودن
تا تو زیستن و با تو ماندن
شریک بودن در شادی و عم تو زیباست
به زیبایی آسمان پر امید
میدرخشد فردای ما در نگاه تو
به بلندی ابر به عمق دریا،
به قامت بلند کوه ها
به سینه سرسخت صخره ها
می باید نام ترا نوشت
می باید زیباترین سرود را بنام تو ساخت
آواز امید ، اعتماد و پایداری را می باید به نام تو خواند
سرود شادی را می باید در کوچه های غرق در غم با تو خواند
باید خنده شد
باید بر لبان یتیمان هراسان با نام تو نشست
باید دست آنان را گرفت
بذر امید و اعتمادی را در دهلیز قلب های آنها کاشت
دست اعتماد باید بر سر آنان کشید
باید بی اعتمادی را زدود
باید جامعه ای زلال ، پاک و انسانی برپا کرد
باید در مکتب تو آموخت
و از خود گذشت
باید در راه تو رفت
باید چونان رود سر به صخره کوبید و رفت
باید این ظلمت خانه را شعله باران کرد
در قلب این شب پلید می باید،
ققنوس وار شعله ور شد و زبانه کشید
صد بار باید سوخت و خاکستر شد،
باز سرشارتر و پر امیدتر باید زنده شد
چو خاک ققنوس باید باد و تندر وار،
پیام ترا باید به هر دیاری برد
چه زیباست قاصد پیام تو شدن
راه را باید پیمود و رفت
کوه وار باید ایستاد ، در این راه
حلاج وار باید به پیشواز دار رفت
دسم راه تو است ایستادن و رفتن
تو بمان پایدار و سرفراز بمان
از تو دل کندن و به پیشواز مرگ رفت هم زیباست
باید رفت باید رفت باید رفت
برای روز دفاعیات مسعود۲۷ بهمن ۱۳۹۲
خانباباخان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر