۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه

این خانم مرضیه کیست؟ چرا اینهمه از مرضیه میگویند ومی نویسند و در فقدان او اشک میریزند ؟

جواب آیت الله بی بی سی که از آقای هادی خرسندی پرسیده چرا به مراسم خانم مرضیه رفتی


این همه انسانهای آگاه و صاحب علم و دانش چرا در مقابل مرضیه این قدر خودشان را کوچک می دانند؟ و زنان شجاع و مردان 60 و 70 ساله و این همه دانشجوی دختر و پسربرای چه این همه گریه میکنند؟
بنظر من باید جستجو کرد مرضیه کیست؟ در مقابل این همه مهرو محبت و عشق که این ملت  نسبت به مرضیه نشان میدهند واقعأ من خودم شخصأ از خودم سئوال میکنم آیا تو که خیلی به مرضیه نزدیک بودی مرضیه را شناختی؟ متأسفانه جواب نه است .نه واقعأ شناختن مرضیه سخت بود.

 . حالا تعدادی هم پیدا میشوند که با کینه های حیوانی خود نسبت به این شیرسرکش نظرمیدهند و حتی او را محکوم میکنند  که چرا با جلادان خون خوار به مبارزه برخاسته و میگویند اگر جمهوری اسلامی اجازه میداد مرضیه آواز بخواند به مجاهدین نمی پیوست.

 دوستان خیلی ببخشید بی شرافتی و بی حیایی را میبینید؟ این علیل مغزان از مرضیه چه انتظارهای دارند هنوزبعد از 18 سال یعنی دو دهه مبارزه ی مسلحانه مرضیه با جلادان خون خوار این تن پرورهامرضیه را درک نکرده اند ونشناخته اند هنوز افسوس میخورند که خمینی دجال و خامنه ای جلاد چرا اجازه ندادند مرضیه آواز بخواند. لابد بعدش هم اگر سرود انجزه را هم میخواند بنظر این علیل مغزان هیچ اشکالی نداشت . فقط کافی بود که مرضیه در ایران بماند و برای این نوع آدم نماها آواز بخواند و مبارزه نکند . مبارزه با جلاد بد است و با دید اینها کل مبارزین واقعی آدمهای بد هستند .جلاد بهتر است .

چرا مبارزین از  دید اینها اینقدر بد هستند؟ بنظرم خیلی روشن است چون خودشان اهل این کارها نیستند.  مبارزه با یک رژیم خون خوار اولأ جسارت و شهامت میخواهد که ندارند.  دومأ بها میخواهد که توان پرداخت آن را ندارند. سومأ صداقت میخواهد  که باز ندارند . حالا دنبال این و آن هستند که  گناه را بیندازند به گردن آنان که  مبارزه میکنند.

راستی خانم مرضیه جدا از مقاومت و مجاهدین چونان آدمی بود برود به این ولگردها ترانه بخواند؟ ویا سرود انجزه بخواند؟ مرضیه که همه چیز داشت . پول و مال و شهرت و مقام  و  تازه عمری هم ازش گذشته بود .70 سال عمرکرده بود. بچه هم که نبود گول بخورد. بقول خود خانم مرضیه اوخیلی زرنگتر از همه بود . پس چه شد که خانم مرضیه رو به مبارزه آورد؟

در جواب این سئوال خود خانم مرضیه اینطور میگوید :
یک روز در خانه ی یکی از دوستانم یک فیلم دیدم . در آن فیلم یک خانم در میان صدها نفر عقد خودش را میخواند .پرسیدم این خانم کیست؟ گفتند خانم مریم رجوی و گفتند او یک مجاهدخلق است. راستش را بگم من عاشق شجاعت مریم شدم.  آری درست شنیدید عاشق مریم شدم . از آن به بعد من برنامه های مجاهدین را دنبال کردم و بعد عاشق مسعود شدم . به خودم گفتم عجب سرداری است خدا از چشم بد دور نگهدارد . تا آن موقع فکرمیکردم که از من هیچ کاری ساخته نمیشود چون زن هستم و ازم سن  و سالی گذشته است واز طرف دیگر دشمن را خوب میشناختم . باز هر چه فکرمیکردم در آخر به جایی نمیرسیدم . اما وقتی که مریم را شناختم به زن بودنم افتخار کردم و تصمیم گرفتم که به مریم بپیوندم و از خدا کمک خواستم که من را یاری کند که برای نجات ملت بزرگ ایران قدمی بردارم.  خلاصه راه افتادم و به مریم رسیدم.  راستش بعد از دیدن مریم او را بهتر شناختم و در درون خودم گفتم باید به قرارگاه های مجاهدین بروم و رفتم  در آنجا سوگند خوردم که سواربر یک تانک ارتش آزادیبخش اولین نفرباشم که وارد خاک پاک ایرانم شوم و قلب دژخیم را نشانه گیرم و از سرداربزرگ تقاضا کردم که من را نیز به عنوان  یک رزمنده در ارتش آزادیبخش بپذیرد . اما اول ازپذیرش رد شدم.  بعد قرار بر این شد که مرا به فرانسه بفرستند من نیز قبول کرده بودم که به فرانسه بروم اما همان شب پشیمان شدم از رفتن به فرانسه و به خانم گفتم به سردار بگو من نمیخواهم به فرانسه بروم من در همینجا در میان بچه ها میمانم . خلاصه مریم خانم و سردار به پیش من آمدند بعد از کلی صحبت نتوانستند مرا به فرانسه بفرستند . از آن روزبه بعد مرا  به عنوان یک رزمنده ی ارتش قبول کردند.  من نیز فرم رزمندگی را امضاء کردم . 
 وقتی که قرارگاه ها بمباران میشدند سردار 21 پیام به من فرستاده بود که من قرارگاه را ترک کنم و به فرانسه بروم اما من همه ی آنها را رد کرده بودم . بیست و دومین  پیام سردار  دستورنظامی بود . دستور داده بود که من  آنجا را ترک  کنم و کردم ( ایکاش نمیکردم) .

دوستان اینها حرفهای خانم مرضیه بودند.  لطفأ شما نظربدهید که مرضیه دنبال چه بود . من پیشاپیش نظرم را میدهم . به نظرمن مرضیه دنبال هویت انسانی بود که بقول خودش آن را در خانه مجاهدین پیدا کرده بود . چون مرضیه احتیاج به پول و مال و مقام نداشت که دنبال آنها برود او میخواست ثابت بکند که زن نیز میتواند مبارز باشد حتی بعد از 70 سالگی و او میخواست اثبات کند که  همه چیز پول و مال و شهرت نیست .

وقتی که آدم به درجه ی  انسان واقعی برسد تنها انسانها برای او مهم هستند نه چیزهای دیگر و مرضیه این را ثابت کرد وخودش سمبل شرف و شجاعت شد . چند ساعت مانده بود که پرواز بکند بقول خودش خانم مریم رفته بود پیشش . به مریم میگفت به سردارم سلام برسان و بگو من خوب میشوم به اشرف بازمیگردم . فکر میکنم همه میدانید که خانم مرضیه دخترش را خیلی دوست داشت 18 سال پیش وقتی که به صف مجاهدین پیوست جلادان خون خوار دخترش را دستگیر کردند و او را تهدید به اعدام کردند که مرضیه را برگردانند ولی مرضیه در جواب آنها گفت خون دخترمن رنگین تر از دیگران نیست .

من خودم در اینجا به این نتیجه میرسم که هدف مرصیه خیلی بالاتر از اینهاست که بعضی ها تنها به مرضیه با چشم یک خواننده نگاه میکنند . درست است که او یک خواننده بود ولی او دنبال چیزدیگری میگشت . بنظرم میشود گفت که  او به  دنبال  شرف ملی بود.  آری برای یک انسان واقعی بالاتر از شرف وطن پرستی چیز دیگری نیست . حالا یک تعداد آدمهایی که بقول آقای هادی خرسندی نوار های مرضیه را کپی میکردند و گوش میکردند دایه ی دلسوزتراز مادر شده اند . مثل اینکه مرضیه به دایه احتیاج داشت!  بیچاره ها چقدر کوتاه فکرند . نمیدانند که از همان روزی که مرضیه به مجاهدین پیوست تا روزی که از میان ما پرکشید یک گردان  از با صلاحیت ترین مجاهدین درکارهای دفتری مرضیه و درسفرهایش و در ملاقاتهایش در اختیار مرضیه بودند . نوه عزیز مرضیه خانم گفت من هیچ غمی ندارم چون مجاهدینی هستندکه همه ی غمهای من را با کارهای که درحق مادربزرگم کردند به فراموشی سپردند بقول مادر بزرگم من از خانم متشکرم و از آن مجاهدان که تا آخرین نفس همراه مادر بزرگم بودند متشکرم .

 آری مرضیه آمد و رفت ولی خیلی چیزها از مرضیه به جای ماند . در فردای ایران ملت بزرگ ایران به تک تک  اعمال مرضیه افتخار خواهند کرد . راستی مگر خانم سوسن عزیز خواننده نبود؟  اوکه به مجاهدین نپیوسته بود!  چرا بعد از چند سال هنوز مزارش سنگ ندارد؟ چرا تنها بود؟ و چراهای دیگر.... همچنان دیگرهنرمندان . کدام یک را به اندازه شخصیت خود او به خاک سپردید؟ آنها که برای مجاهدین نخوانده بودند! نکند میخواستید مرضیه را نیز مثل دیگران بکنید ؟آری؟

ولی مرضیه دیگر دنبال هیچ چیزی نبود به  جز سرنگونی جلادان. به جز آزادی ملت ایران هیچ چیزی دیگری  مرضیه را قانع نمی کرد.   او می خواست همه ایران را از چنگال جلاد نجات بدهد . آخر مرضیه اشل زن بود.  برازنده مرضیه همین بود و کمتر از این برای او  جواب نداشت . بعضی  ازدوستان میگویند مرضیه یک گنجینه ی ملی بود . راست میگویند. مرضیه برای همه ی آدمهای باشرف و وطن پرست گنجینه ای ملی هست ولی من بعنوان یک ایرانی که مرضیه را از نزدیک میشناختم خطاب به سگان هار ولایت و پس مانده های شاه خائن میگویم:" سوز شماها از در گذشت مرضیه نیست ! سوز شماها از کرده های مرضیه است! ولی مثل همیشه صداقت ندارید واقعیت را بگویید و طوری دیگری سوزتان را بیان میکنید . مطمئن باشید زوزه هایتان به جایی نخواهد رسید چون مرضیه درآخرین دقایق عمر پربرکتش دستش در دست مریم بود و روی مریم را میبوسید و به سردارش سلام میفرستاد و آرزو داشت به اشرف این دژ شرف برگردد . مرضیه جاودانه شد .  مثل زینب پاشا اونیز به کمک سردارش  برخاسته بود. او خود غوغا سالاربود. از هیچ غوغاگری ترس و وحشتی نداشت.  او زن شیردلی بود آمد و رفت . حالا بروید !بروید !بروید !... بگذارید انسانهای آگاه و شرافتمند و آنان که از جنس مرضیه بودند در رابطه با مرضیه نظربدهند . درضمن مرضیه بی صاحب نیست . مرضیه یک ارتش دارد بنام ارتش آزادی.  بروید دنبال کارهایی که بلدهستید.  از مرضیه دور بمانید . مرضیه گنجینه ملت بزرگ ایران است بگذارید ما مرضیه را به دست ملت ایران برسانیم . بی شرافتی را نگاه کنید  که میگویند اگر جمهوری اسلامی به مرضیه اجازه میداد بخواند به مجاهدین نمی پیوست!  در واقع سوزاین جماعت از درگذشت خانم مرضیه نیست . از این است که نتوانستند مرضیه را  مثل خودشان بی آبرو کنند   و بی هویت کنند .  اینها اصلأ توان شناخت مرضیه را ندارند.  اصلأ نفهمیده اند که مرضیه چه غوغایی کرده و رفته اصلأ از انقلابی که مرضیه کرده چیزی درک نکرده اند . هنوز مرضیه را فقط  به عنوان یک ترانه خوان میشناسند چون مغزشان علیل است. به نظر من امروز هر آن کسی که یک ذره دلش برای ایران میزند باید به مرضیه افتخار کند و از کرده های مرضیه یاد بگیرد .  پیروز باشید دوستان عزیزم
خانباباخان

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر