(ولی نصر، فرزند سید حسین نصر
هم پدرش و هم خودش چندین سال است که کارهای رژیم ولایت فقیه را در آمریکا به پیش
میبرند و ازبدنام ترین دلالان در جامعه ایرانیان شناخته میشوند این خانواده
یکی از منفورترین خانواده های در آمریکا است که تمام کارشان در راستای ولایت فقیه
است ولی نصر نقش چلبی عراق را بازی میکند ولی نصر در این مقاله اش به خامنه ای خط
مماشات را چطور به پیش ببرد نشان میدهد خبر در سایت سبزعلی چاپ شده است در زیر خبر
را میخوانید ... )
کد خبر: ۲۴۵۵۹۵
تاریخ: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۰
آقای نصر که نظرات خود را در خبرگزاری
بلومبرگ منتشر میکند، مدعی شده است که برای پیشرفت مذاکرات با ایران، اتحاد غرب
نباید بشکند!
(سبزعلی بازم زرنگکاری میکند و میگوید آقای
نصر که نظرات خود را منتشر میکند این هم از همان نوع خبر رسانی است که یادش بخیر
شاملو در رابطه با آیت الله بی بی سی گفته بود)
به گزارش «تابناک»، ولی نصر معتقد است که فضای مثبت مذاکرات
استانبول، این امید
را در دل بسیاری ایجاد و بر زبان بسیاری جاری کرده است که مذاکرات 3 خرداد در بغداد، گام بلندی در
حل مناقشه اتمی بین ایران و غرب باشد.
( باید به آقای نصر بگویم که هیچ گام بلندی در کار نیست فقط ولی فقیه ولایت مطلقه میخواهد بازم این جریان را چندین سال کش بدهد
ولی مطمئن باش دیگر زمان برای دولت های غربی بسیار کم است و بالاتر از همه دست
ولایت را خوب خوانده اند این آخرین شانس برای خامنه ای است که جام زهر را به سر
بکشد و در مقابل غرب تسلیم بشود اگر تسلیم نشود و زهر را مثل خود خمینی به سر نکشد
پرونده هسته ای در شورای امنیت بازبینی خواهد شد که نتیجه اش مشخص است 90 روز برای
اجرا کردن قطعنامه های شورای امنیت به رژیم وقت خواهند داد ...)
از دید نصر، ایالات متحده خواهان این است که ایران فعالیت‌های خود
را گسترش ندهد،
غنی‌سازی را محدود کند و در مقابل بازرسی‌های بین‌المللی بازتر برخورد کند اما موفقیت آمریکا
در مذاکره با ایران منوط به این است که بتواند
گروه 5+1 را در برابر ایران متحد نگاه دارد. اما این همگرایی 6جانبه، در خطر است.
(آقای نصر مطئمن باش این رژیم کار خواهد کرد
که همان دوستهای دیروزیش دولت های غربی خاک ایران را با بمب های وحشی خود زیری رو
بکنند در این ویرانی نقش شما نیز کم نیست شما دلالان خود فروش که دربست در اختیار
ولایت مطلقه فقیه هستید همه علایم حکایت از ویرانی ایران را دارد ...)
آسیب‌پذیری سیاست آمریکا از دو ناحیه است. یکی این که حفظ همراهی
روسیه و چین سخت‌تر شده است و خطر جدی‌تر این است که فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور تازه انتخاب شده فرانسه تحت
فشار بحران اقتصادی
مایل نباشد که به اندازه سلف خود با آمریکا همراهی کند.
( آقای نصر صحبت از آسیب پذیر بودن سیاست
آمریکا میکند باید از آقای نصر پرسید اگر آمریکا را با این رژیم ضد بشر مقایسه
بکنیم کدام یکی بیشتر آسیب پذیر است ؟ آقای نصر نکنید این کار های کثیفتان باعث
خواهد شد که این روباه ولایت خودش را پرقدرت ترین حیوان احساس بکند در نتیجه این
مردم ایران است که باید تاوان این هرزه گویهای شما ها را بپردازد...)
قبل از روی کار آمدن نیکولا سارکوزی در سال 2007، فرانسه همانند
سایر کشورهای اروپایی،
موضعی نرم‌تر از موضع آمریکا را در قبال ایران اتخاذ کرده بود اما موضع فرانسه با به قدرت رسیدن
سارکوزی تندتر شد و عملکرد وی بود که کلیت اروپا را در برابر ایران به تندروی کشاند.
( این را هم باید بگویم آقای فرانشوا اولاند
در رابطه با رژیم آخوندها گفت من همان سیاست سارکوزی را به پیش خواهم برد نه خیر
دیگر آن زمان نیست که حاجی ژاک شیراک برای
ولایت فقیه دست به هر کار کثیفی میزد فرانسوا اولاند یک انسان بسیار با شخصیتی است
خیالت راحت باشد که خیلی سخت تر از سارکوزی با
آخوند ها برخورد خواهد کرد از این رمالی و فالگیریها دست بردارید...)
اولاند متفاوت از سارکوزی است و بلافاصله پس از پیروزی وی، میشل روکار نخست‌وزیر
سوسیالیست فرانسه
در سفری غیررسمی اما نمادین به ایران رفت. هرچند اولاند در ظاهر از موضع آمریکا در برابر ایران
حمایت کرده است، ولی سخنان مقامات ایرانی پس از دیدار با میشل روکار نشان داد که ایرانی‌ها مطمئن شده‌اند که
از این پس، فرانسه
طرف تندروی نشسته بر سر میز مذاکرات نیست.
( و اما در رابطه با میشل روکار که شما ازش
با آب و تاب نخست وزیر سوسیالیست ها اسم بردید نه نخیر او نیز مثل شما یک دلال بیش
نیست و چندین سال است در خدمت ولایت فقیه قدم برمیدارد او هیچ ربطی به آقای
فرانسوا اولاند ندارد . و این آخوندها بودند که یک نوع فرار به جلواو را به تهران
دعوت کرده بودند که تضاد در انتخابات فرانسه ایجاد بکنند و اینطور وانمود کنند که
آقای اولاند نماینده به ایران فرستاده است ولی هم آقای اولاند و هم آقای میشل
روکار هر دو گفتند که این سفر اصلأ ربطی به دولت فرانسه نداشته و ندارد میشل روکار گفت من را ایرانی ها دعوت
کرده بودند من به ایران رفتم نه از طرف دولت فرانسه...)
ادامه بحران اقتصادی، چالشی دیگر بر سر راه اتحاد اروپا در برابر
ایران است.
تحریم نفت ایران
می‌تواند به هزینه بالاتر انرژی برای اروپا منجر شود و باعث نارضایتی داخلی در اروپا شود. ضمن این که ایران می‌تواند
با ارائه پیشنهادهای
بهتر برای فروش نفت، اروپا را نیز همانند چین اغوا کند و مقابله با ایران را از اولویت‌های
سیاسی اروپا خارج کند.
( آقای ولی نصر بی شرمانه از بحران اقتصادی در
اتحادیه اروپا حرف میزند یک کلمه از بحران مرگ بارو فلج شدن تمام چرخهای اقتصاد در ایران نمیگوید انگار این پول اروپا
است در عرض چند ماه به نصف ارزشش را از دست داده است و دولت امام زمان یعنی خامنه
ای جلاد و لوطیش احمدی نژاد چندین ماه است که از زمان مشخص کردن بوجه سال میگذارد از ترس تحریم
ها هنوز بوجه دولت را برای 1391 مشخص نکردند چون هر روز پول ایران بی ارزش و نفت
که پول چاپ میکرد دیگر براثر تحریمها به فروش نمیرود و یک کشور 80 میلیونی را تا
کی میتوانید در بند و زنجیر نگهدارید؟ باید منتظر قیامهای مردم باشید...)
به محض این که موضع اروپا نرم‌تر شود، حفظ همراهی چین و روسیه نیز سخت‌تر
خواهد شد به
خصوص که رابطه آمریکا با چین، اخیرا با مشکلاتی مواجه شده است و روسیه نیز در دوران پوتین به دنبال
این خواهد بود که قدرت آمریکا را مهار کند و اجازه ندهد از حد مشخصی فراتر رود.
( بازم آقای نصر رو به رمالی آورده و از نرم
تر شدن موضع اروپا دم میزند نخیر تا ولایت فقیه غلط کردم نگوید این بار از نرم شدن
موضع اروپا خبری نیست ...)
این خبرها برای ایران خوش است!. همراهی غربی‌ها با یکدیگر
علیه برنامه هسته‌ای ایران در حال تضعیف است، تقریبا به طور قطع اعمال تحریم‌های جدید در کار نیست و
هماهنگی در اعمال
تحریم‌های فعلی نیز از بین خواهد رفت. چنین فرضیاتی به ایران اعتماد به نفس خواهد داد و موضع ایران
را در مذاکرات سخت‌تر خواهد کرد.
( واقعأ من به این دلال چه بگویم که از این
کارهای وطن برباد دهش دست بردارد ولی نصر میگوید : این خبرها برای ایران خوش است!. همراهی غربی‌ها با یکدیگر
علیه برنامه هسته‌ای ایران در حال تضعیف است. آقای نصر غربی ها هر روز به تعداد تحریم ها چندین تحریم
جدید اضافه میکنند شما مثل اینکه فقط با خیالات گذشته خود دارید تحلیل میکنید بنظر
میرسید که از موضوع بسیار پرت هستید...)
بنابراین، چالش فعلی آمریکا این است که متحدان اروپایی و روسیه و چین را
در کنار خود حفظ
کند. اگر آمریکا موفق به این کار نشود، مذاکرات بغداد ارمغانی برای غرب نخواهد داشت و به جای گشایش
جدی در مذاکرات، طرفین بار دیگر در مسیری وقتگیر و بی‌نتیجه خواهند افتاد.
( نه نخیر مطمئن باش
آمریکا و اروپا هیچ وقت از همدیگر جدا نخواهند شد و این را هم بگویم انقلاب در
اروپا و یا آمریکا نخواهد شد اگر قرار باشد که چیزی در این میان عوض بشود همان ریش
و پشم ولایت است باید بریزد و این مسیر نیز وقتگیر نخواهد شد چون سالها است که وقت
لازم را از همه گرفته است در مذاکره بغداد باید ولی فقیه جام زهر بسر بکشد و یا
اینکه اعلام جنگ بکند برای ولایت تنها دو راه باقی مانده است همین)
خانباباخان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر