۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۹, جمعه

خلاصه ای کارنامه پراز ننگ موسوی

 موسوی از سال 1357 تا 1360 عضو مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود و تمام امور را در
دست داشت با همکاری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی . چه کارهای که نکرده من خلاصه میکنم
دسته های چماق داری در آن دوران شکل گرفته حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله  ویا روسری یا توسری ...
بعد ازآن نیز سردبیری روزنامه جمهوری را بر عهده گرفت و یا داشت در آن زمان این روزنامه.
اندازه تمام سپاه و بسیج برای سرکوب مخالفان نظام کارایی داشت . موسوی درزمان جنگ و قتل عامها نخست وزیرکشوربود
آیا بنظر شما نخست وزیر یک کشور نباید از تمام وزیرها حساب رسی بکند؟  آیا بنظر شما این شرم آور نیست  آقای موسوی  درجواب  دانشجوها گفت من از جنایتها و ازقتل عامها 1367 خبرنداشتم  مگرمیشود در کشوریک قتل عام بشود نخست وزیر آن کشور خبر نداشته باشد . و بعد از انتخابات که درچارچوب ولایت فقیه شد و آقای موسوی را خامنه ای جلاد به کنار زد آقای موسوی شروع به مظلوم نمای کرد و گفت من نقاشی میکنم بنظرشما این عمل آقای موسوی چقدر میتواند واقعی باشد این حرف آقای موسوی دراینجا من را بیاد
ژنرال کودتاچی ترکیه آقای کنان اورن که همزمان با انقلاب ایران کودتای کرد می اندازد که آقای
کنان اورن سالها بعد یک روز در یک کانال تلویزیونی ترکیه  با تعدادی تابلو ظاهرشد وخودش را با
آب وتاب یک نقاش معرفی کرد ولی زیاد طول نکشید هزاران ترک ترکیه به آن برنامه اعتراض کردند و گفتند از جلاد نقاش درنمیآید بله صد درصد حق با اعتراض کننده ها بود یک ژنرال که دست به کودتا زده و سرنوشت یک ملت را به خطرانداخته نمیتواند نقاش باشد نقاش اولأ باید عشق به زیبایی ها داشته باشد نباید یک جلاد اسم نقاش را لکه دار بکند نقاش سعی میکند درکنار زیبایی ها  فاجعه های که در کشورش به وجود آمده نیز نقاشی بکند من بعنوان یک ایرانی از آقای موسوی سئوال میکنم آیا تا حالا از این جوانان ایران که بالای بلندترین دارهای ولایت جهل و جنایت رقص رهای میکنند نقاشی کرده ای ؟و اما در رابطه با جنگ نقش موسوی چه بود؟ بعد از عقب نشینی نیروهای عراق از خرمشهر تمام کشورهای عربی میگفتند ما حاضر هستیم قرامت ایران را بپردازیم در جواب این پیشنهاد دولتهای عربی  آقای موسوی که نخست وزیر کشور بود متأسفانه همان    شعار  خمینی دجال  جنگ جنگ تا مهدی بیاد را سرداد  میدونید در رابطه با قطعنامه 514 سازمان ملل شعار آقای موسوی چه بود؟ آقای موسوی میگفت اگر شورای امنیت 10 تا از این قطعنامه ها صادر بکند ما نمیتوانیم از حقوق حقه خودمان دست برداریم ( درکیهان آن زمان چاپ شده است 23.4.1361 در واقع شعار جنگ جنگ تا مهدی بیاد شعار آقای موسوی هم بود . جالب است این همه عربده کشی که از امام دجالشان گرفته تا به وزیران بسیجیشان شعارشان جنگ جنگ تا مهدی بیاد و اما بازوی پرقدرت ملت ایران ارتش آزادی بخش ملی ایران کاری کرد که  یک شبه خمینی دجال زهر را به سرکشید و گفت من صلح را قبول میکنم ولی این صلح از جام زهر بدترست من به سر میکشم . از آن زمان تا بحال از موسوی بگیر تا فرماندهان جنایتکار که بچه های مردم را هزار هزار به تنور جنگ خمینی میریختند همه خفه شدند تا به امروز نیز هیچ یک از این عمله های شیطان چه نخست وزیر و چه رئیس جمهور و چه دیگر مسئولان این نظام پلید یک بار هم که شده به ملت نگفته اند جریان این زهر چه بود که خمینی به سرکشید و به درک واصل شد، فقط  پاسدار سبزعلی  پارسال گفته بود که امام شجاعانه زهر را به سرکشید و بد باز نگفته بود چرا و برای چه  ببینید این رژیم اهل صلح نیست همین الان  که دولت عراق خود نیز دستنشانده و یک بسیجی این نظام شیطانی است صلح نامه امضا نکردند ... این هم یک نامه خمینی دجال باز به آقای موسوی است
نامه امام خمینی(ره) به میر حسین موسوی جهت حکم آقای کروبی برای ریاست بنیاد شهید انقلاب اسلامی؛ خمینی :شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، والآن نیز شما را تأیید و حمایت می کنم. بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، نخست وزیر محترم – ایّده الله تعالی از آنجا که چندی قبل جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ مهدی کروبی طی نامه‌ای درخواست نمودند که برای رسیدگی هر چه بیشتر و بهتر به امور جانبازان و خانواده های شهدا اداره امور جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به نهاد یا تشکیلات دیگری سپرده شود، اینجانب ضمن تقدیر و تشکر از ایشان و از کلیه مسئولین و دست اندرکاران «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و مرکز پزشکی بنیاد، خصوصاً سرکار خانم کروبی ۱ که در شرایط جنگ کمال ایثار و فداکاری را نسبت به این عزیزان نموده اند، جنابعالی را مسئول اداره کلیه امور جانبازان عزیز نمودم که با استفاده از همکاری و تجربیات «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و جانبازان و نیز اختصاص بهترین امکانات «بنیاد مستضعفان» به ایجاد تشکیلات جدیدی در این امر مقدس و بزرگ همت گمارید . و امید است با درایت و تقوا و تعهدی که در شما سراغ دارم به تمامی امور این حماسه سازان و شهیدان زنده انقلاب رسیدگی کامل گردد . و «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» نیز همچون گذشته با فراقت و امکانات بیشتر امور خانوادههای معظم شهدا و مفقودین و اسرا را دنبال نماید. از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بی شائبه و طاقت فرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، والآن نیز شما را تأیید و حمایت می کنم. از آنجا که سران کشور و
هیأت مشورتی بازسازی کشور در چند روز آینده اصول و سیاست بازسازی را به دولت ابلاغ می نمایند، جنابعالی و اعضای محترم هیأت دولت باید با قدرت و قاطعیت و با استقلال کامل به امر بازسازی کشور و ترمیم خرابی ها پرداخته و رسیدگی به محرومین را در صدر برنامه های خود قرار دهید . و مردم عزیز و شریف ایران نیز، که همه چیز خود را در طبق اخلاص و بندگی خدا نهاده اند، توجه دارند که تا رسیدن به استقلال واقعی راه طولانی پیش رو دارند؛ و همه می دانند که با توجه به حجم عظیم خرابی ها نباید انتظار اصلاح و بازسازی سریع امور را داشت . ما هنوز در آغاز راه هستیم، و سالها وقت لازم است که با همت و تلاش همه دست اندرکاران و مردم عزیز میهن اسلامی مان بازسازی شود و مشکلات برطرف گردد . چه بسا افراد مغرض و مخالف با انقلاب، که از هیچ راهی نتوانسته اند به اسلام و انقلاب لطمه ای وارد نمایند، امروز در قالب شعارها و بالابردن سطح توقعات در مردم بخواهند به هدفهای شوم خود نایل شوند، و با انگشت نهادن روی مشکلاتی که نتیجه تحمیل چندین ساله جنگ بوده است مردم را نسبت به مسئولین بدبین کنند و این طور تبلیغ نمایند که بعد از قبول قطعنامه و نبودن جنگ چرا مشکلات حل نمی شود؟ باید به این افراد گفت مگر این کار به سادگی امکان پذیر است؟ مگر کشور ما از محاصره ها بیرون آمده است؟ مگر همه مراکز آسیب دیده برق و سوخت و کارخانجات را یک روزه می توان راه اندازی نمود که ما بگوییم دیروز جنگ بود و عذرها موجّه، ولی امروز که جنگ نیست چرا کمبود است؟ البته این سخن ها از باب تذکر به مؤمنین است؛ والاّ مردم وفادار و انقلابی کشورمان برای به دست آوردن استقلال واقعی و رسیدن به خودکفایی خیلی بیشتر از اینها آماده صبر و فداکاری هستند . و من مطمئنم که ملت ایران یک لحظه استقلال وعزت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمی کند. در خاتمه بار دیگر از زحمات دلسوزانه و مخلصانه دوست خوبم، جناب حجت الاسلام آقای کروبی تشکر می نمایم و امیدوارم تمامی افرادی که در خدمت معلولین جنگ تحمیلی بوده اند با صمیمیت با آقای نخست وزیر همکاری نمایند . خداوند بزرگ به همه مسئولین و دولت خدمتگزار و مردم شریف ایران توفیق صبر و ایثار در راه اسلام را عنایت فرماید. والسلام علیکم و رحمت الله. به‌تاریخ ۳/۹/۶۷ – روح‌الله ‌الموسوی الخمینی منبع متن نامه : بخش ضمائم کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۷ « پایان دفاع، آغاز بازسازی » – دفتر نشر معارف انقلاب اسلامی... بله دوستان در این نوشته خمینی خونخوار که به موسوی نوشته است کاملأ مشخص است که موسوی چه اندازه در خدمت خونخوارترین دیو به اسم خمینی بوده است
خانباباخان

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر