۱۳۹۲ دی ۲۹, یکشنبه

امروز ۳۰ دی تقدیر خدا این بود که او بماند







وقتی که سواران ستارخان وارد تهران شدند مردم برایشان صف کشیده بودند، دست میزدند و از سردارشان استقبال میکردند و در جلوی سواران سردار ملی میرقصیدند و نقل ونبات پخش میکردند ولی خائن ها در فکر دیگری بودند و از همان لحظه به فکر از بین بردن سردار ملی مردم ایران بودند خلاصه در پارک اتابک سردار و مجاهدانش را محاصره کردند ،بی رحمانه به حرمت این مرد بزرگ تاختند و به زانویش تیری شلیک و دق مرگش کردند!! ...

جنازه میرزا کوچک خان را سر بریدندو برای اربابشان هدیه کردند!!! دولت مردمی پیشوای آزادی را کودتا کردند و او را به احمد

آباد بردند ،در تنهایی، اما پر امید درگذشت!!

و تنها یار وفادار مصدق، دکتر حسین فاطمی را گله لمپنها ،شغالهای چاقو بدست بجرم وفاداری به پیشوای آزادی به زیر ضربات ناجوانمردانه خود گرفتندو بعدش نیزبا دهها زخم و جسم رنجور تیرباران کردند.

جنازه احمد کسروی را تکه تکه کردند حتی شیخهای ارتجاع با فتوای به مردم اجازه خاک سپاریش را ندادند !! هزاران شاعر و نویسنده وطن پرست را کشتند و سر بریدند، دهان فرخی یزدی را دوختند تاصدای آزادی را سر ندهد و هزاران فدایی و مجاهد را کشتند از سیاهکل تا تپه های اوین سر زمین ما به خود رنگ خون گرفت ،کشتند جزنی ها ،حنیف ها را گلسرخی ها را و هزاران گلسرخ دگر را ... ولی تقدیر خدا این بود که یک یادگار و ادامه دهنده راه اینهمه عزیز بماند و این راه را ادامه بدهد و نگذارد امید در دلهای پاک و عاشق وطن قطع بشود مسعود رجوی نامی که خون غیرت را در رگهای هر انسان آزاده به جوش می آورد، نامی که دشمن از او هراسان است نامی که به دوست امید میدهد، نامی که هزاران بار به بالای دار رفته وهزاران بار تیرباران شده و هزاران بار از تختهای شکنجه بوسه زده است و هزاران زخم بر سینه دارد ،نامی که شکست ناپذیر است .هر چقدر مبارزه سخت تر و نفس گیرتر و مماشاتگران بی رحم و تاجران نفت و خون کمک یاران ولایت فقیه و در رأس آن خامنه ای جلاد میشوند عظمت این مرد تاریخ ساز بیشتر و بیشتر دیده میشود و چونان کوه ایستاده و سینه سپر میکند ولی هرگز و هیچ وقت در مقابل سختی ها تسلیم و یأس و نا امیدی را برسمیت نمیشناسد بهایش را میپردازد، شرف مبارزان که در بالا ازشان اسم بردیم رانگه میدارد. بلی، امروز سی دی ۱۳۹۲ هستیم، سی و چند سال پیش ۱۳۵۷ این مرد میدان و ادامه دهنده این راه خونین از زندان آزاد شد، باید هزار بار از مردم قدر شناس ایران تشکر کرد که زنجیرها را گسستند و سردارانشان را گل باران کردند و امید را دوباره در وجود آزادی خواهان زنده کردند ... مسعود رجوی اسمی که همه دشمنان را هراسان میکند و به دوست امید و شجاعت میبخشد

سی دی ۱۳۵۷ روز درخشش امید یک خلق و یادگار تمام پیشتازان مسعود
رجوی نامی که به خلق اعتماد و امید می بخشد و دشمنان خلق را بر می آشوبد مبارک و فرخونده باد . بنازم به نامت مسعود عزیز
ای امید تو پایدار و سرفراز بمان،
نور خورشید و گلسرخ با خنده تو زیبا است
آینده ما با بودن تو زیبا و زیباتر از شکوفه ها خواهد شد
خنده تو بذر امید فردای ماست
در این کویر بی اعتمادی ها
خنده صمیمی تو می باید،
در این دل های بی قرار و خسته شکوفه زند
با خنده تو هزاران گلسرخ از قلب این وطن،
خنده بر لب دوباره خواهد شکفت
تمام لاله ها از روی ماهت بوسه خواهد زد
دگرهیچ لاله بوسه بر خاک نخواهد زد
خنده تو مرهم زخم های ماست ای امید


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱ نظر: