۱۳۹۱ فروردین ۱۶, چهارشنبه

رود از شهیدان اشرف . رود که نشان ایستادگی و شرف یک ملت است

شب طويل است و سياه

ره طويل است و دراز

دستها در غل و يوغ

پاها در زنجير

مي خراشد نوك انگشت ستيز

قامت اين ديوار..نهر اين شهر بسي خفته به شب خونين است نهر اين شهر ز خون لبريز است

سالها قامت مردي بر دار روشني بخش شب ما بوده ست

اينك اما شب ما سرخ و سپيد آبستن صبح و سحري خونين است

سالها شهر بسي خفته به شب شاهد روشد شقايق بوده ست

اينك اما همهء وسعت دشت سرخ ز انبوه شقايق شده است

سالها رفته به پيش سرد و سياه

سالهاي خيزش سالهاي رويش سالهاي ريزيش

شبح ديو پليد وحشت بعد هنگامهء ترس افشاني

اينك اما ز سر افتاده كلاه

مانده در بيم و هراس ز خروشي كه در افتاده به سرتاسر شهر

بايد اما به شتاب گذر حادثه را سرعت داد

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر