باز عید آمد و جنگ حاجی فیروز و آخوندهای بی دین شروع شد
حاجی فیروز دف و تنبک را برداشت با یک عالم شادی به راه افتاد
داد میزند آهای بچه ها ساز و تنبک میزنم
بذر شادی میکارم
هر سال یک بار می آیم
اهل رقص و آوازم
به ملتم می نازم
آخوندی بشنید صدای شادی!!!! هراسان شد
بپرسید از کودکی شادی و رقص ، آواز و خنده مجوز ارشادش کو؟
کودک سرشار از شادی و خنده گفتا حاجی فیروزه
ساله یک روزه چه ربطی به مجوز داره آقا؟
حاجی فیروز داد زنان ز راه رسید
پیک بهارم با مجوز سر وکار ندارم
شادی میارم
بذر امید میکارم آهای بچه ها زمان رقص و آوازه
کودک شروع به رقصیدن کرد با قرکمر
آخوندی دیوانه شد دوید و آنور و اینور
آهای امت همیشه در صحنه ، ای رهرو امام و پیغمبر
دین اسلام در خطر است خطر
کفر وارد کوچه های غم شده
شادی برپا کرده
این بی دین روسیاه
حاجی فیروز خنده بر لب گفتا آقا ولا مسلمون زاده ام
نه بی دین نه بی گانه ام من خود اهل این خانه ام
شغل بنده نه جنایت است و نه فریب
کاری کرده اید کارم شده به همه غریب
دست بردارید از این ریا و فریب
آخوند شروع به نوشتن حکم دستگیری حاجی فیروز کرد
کودکی گفتا لعنت بر روح پلید شیطان باز شادیم برگشته بر غم
حاجی فیروز رو به کودکی کرده و گفتا ارباب خودم ساملی عیکم
ارباب خودم سر تو بالا کن
ارباب خودم منو نیگا کن
ارباب خودم چشما تو واکن
ترس و واهمه آخوند و نیگا کن
ارباب خودم بزبز قندی
ارباب خودم چرا نمی خندی؟
کودکی گفتا حاجی این آخوندی الان ترا میبندی
شلاق و زندون دارن
دشنه و دار دارن
امام شیطون دارن
حاجی فیروز به کودکی گفتا بشکن بشکنه بشکن
حاجی طلسم شیکنه نترس بشکن
اینطور بشکنم آخوند کله پایه میشه
اگر نشکنم یار گله داره
نیگا کن این سیاه چهره چقدر قدرت داره
با دف و رقصش آخوند و به زانو درمیاره
ارباب خودم سر تو بالاکن
ارباب خودم ضامن نارنجک و واکن
ارباب خودم غوغاکن غوغاکن
ارباب خودم آتش و بپاکن
ارباب خودم آتش بپاکن آتش بپاکن
صفا دارد آن وقت آخوند و نیگاه کن
کودکی از شادی آتش ها بر پا کرد و
گفت حاجی از حسنک خبر داره؟
حاجی فیروز خندید و گفتا
کار حسنک همش کشکه
میگه همه چیز فرونه
ارزون ارزونه
تخم مرغ و گوشت و توی سبد میاره هه هه هه
روغن و برنج آخه بگو نفت و کی میخره
ارباب خودم شاد و خندون باش
از آخوندها دور و دور باش
همیشه در فکر ایرون باش
رفتنی آخوندها
کمی آتش را فروزان تر کنید
شادی و خنده بر لب کنید
هر جا آخوند دیدی نارنجک را بترکونید صفا دارد
ارباب خودم آتش بپاکن
ارباب خودم ضامن نارنجک و واکن
ارباب خودم آن وقت آخوند و نیگا کن
خانباباخان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر