از چشم بد به خدا میسپارمت اشتون
آنقدر دوستت دارم از تو خدا میسمازمت اشتون
ای ساقیا امشب میسازم عالمی در جام تو اشتون
خود را قطره در جامت میکنم اشتون
باصد ، صدا و آواز صدایت میکنم اشتون
بیا به پای منقل عالمی دارد اشتون
خود را قطره در جامت میکنم اشتون
باصد ، صدا و آواز صدایت میکنم اشتون
بیا به پای منقل عالمی دارد اشتون
مپندار مست زهرم اشی جون
دری وری میگویم ، جان را فدایت میکنم اشتون
در پای منقل خمار و خمارت میکنم اشتون
دری وری میگویم ، جان را فدایت میکنم اشتون
در پای منقل خمار و خمارت میکنم اشتون
کی گفتم عشق من هسته ای ایست اشتون؟
غلط کردم عشق و نثارت میکنم اشتون
گر خواهی نگسست دل دیوانه ام ز عشق تو اشتون
باده زهرم ده، مست مستم کن اشتون
جان علیلم رو فدای روی ماهت میکنم اشتون
منو نگاه ، با تو، چه ساده میسازم اشتون
هر چه داشتم بخاطر تو میبازم اشتون
در راه عشق تو به باختن هم مینازم اشتون
مرا تا صبح همراه باش اشتون
عمامه ات را بردار برام رقاص باش اشتون
عمامه ات را بردار برام رقاص باش اشتون
بده هر چه داری بنوشم اشتون
از جان سلامت میکنم اشتون
خود را غلامت میکنم اشتون
خود را غلامت میکنم اشتون
باده تو و دود وافورم در هم آموخته اند اشتون
گاهی نگاهت میکنم ، اشتون
گاهگاهی در درون خود اشی جون صدایت میکنم اشتون
گاهگاهی در درون خود اشی جون صدایت میکنم اشتون
جام هزر دیگر بده آرامم کن اشتون
مرا ببر تا پیش امام، در آنجا رهایم کن اشتون
پیچیده دود منقل و وافور ،درهم
بین چه عالمی دارد اشتون
بین چه عالمی دارد اشتون
به اوبا بگو کمی حوصله کند اشتون
زغالم نمیگیری
زغالم نمیگیری
نظام خرتوخری دارم اشتون
بس که خوردم ریش و پشمم میریزی اشتون
کوسه همش از دهن امامش می گو...ه
جلوه کن صفایی به دود و دم بده اشتون
کوسه همش از دهن امامش می گو...ه
جلوه کن صفایی به دود و دم بده اشتون
به اوبا بگو زیاد سخت نگیرد اشتون
حادثه وحشتناک دراین شهر خفته است اشتون
جگربسیج و پاسدارسوخته است اشتون
بگو عظما گفتا غلط کردم اشتون
من کجا اتم کجا توبه کردم اشتون
با یک فتوا حرام کردم اشتون
با یک فتوا حرام کردم اشتون
غلط کردم وارد بازی اتم شدم اشتون
به اونا بگو عظما گفتا من بازی را باختم اشتون
به اونا بگو عظما گفتا من بازی را باختم اشتون
ای شیطون و بلا پیاله زهر و بده
مست و مستم کن اشی مشی
ترا به منبر میبرم اشتون
عبا به دوشت میکنم اشتون
عمامه پوشت میکنم اشتون
گوشواره گوشت میکنم اشتون
عظمای خویشم میکنم اشتون
اگر زهرم بده نوشجانم میکنم اشتون
مست و مستم کن اشی مشی
ترا به منبر میبرم اشتون
عبا به دوشت میکنم اشتون
عمامه پوشت میکنم اشتون
گوشواره گوشت میکنم اشتون
عظمای خویشم میکنم اشتون
اگر زهرم بده نوشجانم میکنم اشتون
ترا به حوزه علمیه میبرمت قوم و خیشم میکنم اشتون
آیت الله و حجت الاسلام حتی مرجع تقلید شخصیت کیشم میکنم اشتون
ای قاطر بال دار من اشتون
یک کشتی نفت هدیه به بالت میکنم اشتون
جلوه مکن ناز مکن اشتون
ای قاطر بال دار من اشتون
طلا به نعلت میکنم اشتون
بوسه بر خط خالت میکنم اشتون
آشفته ام ، آشفته ترم نکن اشتون
باده ای دگرم ده اشتون
گله مکن ای نازنین مست زهرم کن اشتون
از این بدترم نکن اشتون
دیده ام میگریست از برای دیدنت اشتون
بیا یه نفس باهم زنیم اشتون
بی درنگ آتش به ریشم میزنند اشتون
گیتارم رو بده با آهنگی حالت میکنم اشتون
گیتارم رو بده با آهنگی حالت میکنم اشتون
مرا فرهاد خود را شیرین کرده ای اشتون
بر این خیال سلامت میکنم اشتون
خود را غلامت میکنم اشتونی
خانباباخان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر