ویران شود اوین
پیکرستار خونین است وقلم شوریده اش شکسته
دیگرازآن قهرمان پیام دادخواهی نمی آید !!
ستار غوغاگر گرفتار آمد بر پنجه ظلم ظالم
دل شوریده وبی باک ستار دریده شد به دست دژخیم
ستار ... جراح درد جامعه....
ستار....آشنای دردها....
ستار....کوه قلم به دست...
بی ترس و واهمه
پرشور و خستگی ناپذیر....
پرشعور بود و ثابت قدم...
ایستاد تا آخرین نفس ایستاد
ای دژخیم ستار را کشتی.
با اندیشه ستار چه خواهی کرد؟
این اندیشه ازبین رفتنی نیست،
این اندیشه همان دردها و کینه ها و ظلم ها است که،
شما جلادان بر سینه تک تک این ملت کاشته اید
دیروز علی و جعفر و فرزاد
امروز ستار و دیگران، فریاد می کنند: " مرگت باد ای جلاد!"
ستار...منصور حلاج زمان
ستار...بی هراس از آتش همچون سیاوش
ستار ما....قدم نهادی چون سیاوش بر آتش ستم
ستار...بذر امید کاشتی در شوره زار یاس
ستار....ستاره شدی بر شام تار میهن
نه نه نه ستار شهاب ظلمت سوزشد تا ابد تا ابد
از دوستان خواهش میکنم این نوشته را به مادر ستار قهرمان بدهند ای مادر عزیز ستار در مغز و قلم هزاران ستار دگر زنده است مبادا غمگین باشی زندگی آخرش مرگ است یکی مثل ستار دگر مثل ضحاک همه از این دنیا خواهند رفت خوش به حال ستار که شیر پاک شما را خورده و به عهد انسان بودن خود وفا کرد و بذر شرف و شجاعت کاشت و رفت درود درود درود بر ستار قهرمان
خانباباخان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر