۱۳۹۱ مرداد ۱۰, سهشنبه
خانم نرگس محمدی آزاد شد
با
اینکه نمیشود به سایت سبزعلی باورکرد ولی امیدوارم که این خبر درست باشد
بنوشته سایت سبزعلی نرگس محمدی از زندان آزاد شد . ولی پاسدار سبزعلی
توضیح نداده است با چه شرایط نرگس خانم محمدی را آزاد کرده اند این سئوال
است آیا از خانم محمدی چند صد میلیون ضمانت گرفته اند و یا اینکه
بیگناهی خانم محمدی ثابت شده است؟ به هر حال من شخصأ به خانواده خانم
محمدی تبریک میگویم و امیدوارم تا فردا و یا فرداهای دیگر جلادان پشیمان
نشوند دوباره خانم محمدی را دستگیر بکنند
کد خبر: ۲۶۲۰۶۷
تاریخ: ۱۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۱
نرگس
محمدی همسر تقی رحمانی است. تقی رحمانی شخصی است که پس از دادن تعهد به
دستگاههای قضایی و امنیتی به طور موقت از زندان مرخص شده بود اما در
اقدامی غیرقانونی و غیراخلاقی از کشور خارج و به محافل ضد انقلابی خارج از
کشور پیوست.
به گزارش باشگاه خبرنگاران نرگس محمدی نیز که
پس از برنامه ریزی برای خروج غیرقانونی از کشور بازداشت شده و برای
اجرای حکم زندانی که از پیش داشت راهی زندان شده بود دقایقی قبل با موافقت
مسئولان قضایی از زندان آزاد شد
۱۳۹۱ مرداد ۸, یکشنبه
مرغ که عامل اصلی استکبار جهانی است
مجلس
شورای اسلامی امروز جلسه اضطراری تشکیل داد اقتصادانان که از نوع همان
اقتصاد مال خر است در این جلسه حضور داشتند و نمایندگان امت همیشه در صحنه
مشکل مرغ را در دستور کار خود قرار دادند تصویر از جلسه امروز مجلس شورای
اسلامی را در زیر مشاهده میکنید
در
نتیجه نشست و بحث های طولانی امروز مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفته شد با
مرغان همدست استکبار جهانی و عاملان صهیونیستی مبارزه قهرآمیز بشود... مکار
شیرازی که گفته بود من بعد از این مرغ نمیخورم یک مرغ بی ادب بسیار بی
ادبانه جواب مکار شیرازی را داده بود قرار بر این شد این مرغ را پیدا بکنند
در جلوی جوجه هایش زجر کش بکنند بعد جنازه آن را سرخ شده به خدمت مکار
شیرازی ببرند. عکس آن مرغ بی ادب را در زیر مشاهده میکنید .
مرغ
که عامل اصلی استکبار جهانی است و با شعار مرگ بر خامنه ای در جامعه ما نا
امنی اجاد کرده است قرار بر این شد که دست و پایش قبل از سنگسار بریده شود
بعد بطور شفاف سنگسار شود این پیشنهاد خانم شیرین عبادی است که بعد از
این تمام جنایتها باید شفاف باشد امروز مجلس شورای اسلامی این پیشنهاد خانم
عبادی را به رای گذاشت با اکثریت آرا تصویب شد عکس آن مرغ که تمام ارکان
نظام را هدف گرفته است در زیر مشاهده میکنید
به
گفته ای خبرنگار سایت سبزعلی رضایی این مرغ خود عامل ناامنی های ایران و
سوریه است این مرغ دست پرورده رژیم صهیونیستی باعث شده در چندین شهر بزرگ و
کوچک در کشورمان صفهای طولانی اجاد بشود و مردم را تشویق کرده که شعار مرگ
بر گرانی سربدهند خوب مشخص است که فردا این مرغ همان شعار مرگ بر خامنه ای
را در بین مردم گسترش خواهد داد باید تمام مرغ ها را سر برید ... فتوای
آیت الله شیطان خامنه ای جلاد را در زیر میآوریم ای امت همیشه پیرو ولایت و
آری از خرد به هیچ مرغی رحم نکنید نه به جوجه اش و نه به تخمش و نه به
خودش هر جا دیدید این مرغ ها را نابود کنید ولا اگر این کار را نکنید فردا
تمام جامعه اسلامی ما را این ها فریب خواهند داد پس این بر شما امت عرعر کن
است که مرغهای ضد ولایت را سربه نیست کنید وسلام العلکم خامنه ای جلاد
خانباباخان
۱۳۹۱ مرداد ۷, شنبه
بیایید در مقابل دشمن ایران متحد شویم برای آزادی ملت ایران یکی شویم
·
مردم ایران تا به امروز در جریان های تاریخی مصائب بسیاری را برای حفظ کیان و شرف ملی خود به جان خریده اند ولی حکومتهای خودکامه تلاش کردند حتی بخش کمی از آن به نسل جوان ارائه نشود . روایتی که در ادامه می آید شرح یکی از این خاطرات دلاورانه است .
زمان که محمد علی شاه قاجار مجلس را به توپ بسته بودند و در برخی شهرها مثل تبریزغوغایی به پا بود. ستار خان و باقر خان رهبری نبرد با محمد علی شاه قاجار در تبریز را بر عهده داشتند شرایط به نحوی بود که حتی زنان با لباس مردانه به میدان آمده بودند و روزنامه حکمت آن زمان با اشاره به حوادث تبریز از شهادت ۲۷ زن شجاع تبریزی در روز 18 ماه رمضان که به حمایت از میهن ومجاهدان تبریز در برابر ظلم قاجار پرداخته بودند خبر داد.
یکی از شاهدان عینی نبردها در کتابی با عنوان قیام آذربایجان در انقلاب مشروطه نوشته است: روزی می خواستند یکی از زخمی ها را زخم بندی کنند مجروح اصرار می کرد به او و لباسهای خونی اش دست نزنند و بگذارند جان بدهد بالاخره به ستارخان خبردادند که سردار یکی از نوجوانان تیرخورده است و اجازه نمیدهد زخمش را ببندند ستارخان خود به دیدن این جوان زخمی میرود و شروع میکند نصیحت کردن این جوان و از او میخواهد که موافقت بکند تا زخمش را ببندند. جوان مجروح از سردارش میخواهد که اتاق را خالی بکند و میخواهد به سردارش رازی را بیان کند ستارخان به همه میگوید بروید بیرون بعد خطاب به نو جوان زخمی میگوید بگو پسرم چه رازی داره؟ نوجوان خطاب به سردارش میگوید:سردارم من پسر نیستم من دخترم بخاطر اینکه همه نفهمند من دخترم . میل ندارم لباس از تن برکنم تا زخمم را مداوا کنند. دراینجا ستارخان منقلب و چشمانش پر از اشک میشود و به دختری میگوید : (قزم من دیری اولا اولا سن نیه داویه گتدون) دخترم وقتی که من زنده ام تو چرا به جنگ رفتی. بله این است شرف ملی ایران و ایرانی . یا زینب پاشا که خود یکی از کمک رسانهای بزرگ سردار بود خلاصه در ایرانما همیشه . در مقابل این فداکاری های مردم ایران آدمهای تن پرور نیز وجود داشتند به محمدعلی شاه شاها و امیرم میگفتند ولی واقعیت چیزی دیگریست ایمان یک انقلابی را حکمرانها زمانی میفهمند که دگر کارازکارگذشته است همان دوران سی و سه ساله حکومت خمینی را نگاه کنید خمینی بسیار زرنگ بود و میشود گفت روباهی بود که لینکه اش را نمیشود پیدا کرد هزار بار ازتمام ستمگران ستمگرتر بود و در رابطه با سرکوب داخلی زرنگتر از همه جنایتکارها بود تا روزی که حکومت شاه پا برجا بود بر علیه هیچ جریانی و یا حزبی موضوع ضد نگرفت و حتی در جواب خبرنگار که ازش در فرانسه پرسید شما چه نوع جمهوری میخواهید گفت همان جمهوری که در اینجا است بعدش معرف حضورهمه شما دوستان است که خمینی وقتی که خر دجال را سوار شد شروع به نابود کردن تمام ارزشها کرد ... ولی جالب اینکه تعداد فرصت طلب در مقابل خمینی جا زدند و اماما گفتند ... و اما سلطان خانم ها و زینب پاشاها هم کم نبودند با تمام توانشان با خمینی چنگ در چنگ شدند این چنگ در چنگ شدن با جنگ های زمان مشروطه بسیار فرق داشت یک نیروی کاملأ مذهبی و جوان در مقابل دجالیت چند صد ساله خمینی و خمینی صفتان قد علم کرده بود و آن را ارتجاع و عقب افتاده و دشمن علم و دانش و تاریخ معرفی میکرد برای خمینی خیلی سنگین بود که به این نیرو میدان بدهد در جامعه آزاد باشد چون این نیرو با سلاح مرگبار با خمینی وارد جنگ شده بود یعنی تمام هستی خمینی را دفع میکرد و هدف گرفته بود خمینی و دین خمینی را ضد بشر معرفی میکرد خمینی نیز خیلی خوب فهمیده بود که مرگ تاریخی اش در دست همان نیروی جوان مجاهدین خلق ایران است تنها راه که برای نجات دجالیت خود داشت یا باید در مقابل این نیرو تسلیم میشد و یا باید آن را حذف میکرد دومی را در دستورکار خود قرار داد اولأ مجاهدین را منافق خواند و دومأ گفت نیروی که به ولایت فقیه رای ندهد کفر است در واقع باز پناه به دجالیت خود برد یعنی مارک مسلمان نبودن را به مجاهدین خلق زد و خودش را به اوج دجالیت رساند تا جای پیشرفت گفت من نایب امام زمان هستم و حکومت حکومت امام زمان است هرکس با این حکومت مخالفت بکند با امام زمان مخالفت کرده است مرگش واجب است و مال و نامسش برای امت مسلمان حلال است .... ولی دختران جوان مجاهدخلق جا نزدند در بین جنگ و تسلیم جنگ را انتخاب کردند وقتی که با مزدوران خمینی میجنگیدند همزمان با صدای مسلسل هایشان داد میزدند ای مزدور من مجاهد خلقم ریش و ریشه خمینی را قیچی خواهم کرد ... بله ما ایرانی ها الان بعد از صد و خورده ای سال وقتی که اسم ستارخان میآید دلمان به عشق ستارخان میلرزد و به این سردار ملی افتخار میکنیم و باید هم همانطور باشد ولی این را فراموش کرده ایم که همان ستارخان وقتی که با مجاهدانش وارد تهران شد تمام مردم تهران به پیشواز سواران سرداریشان به دروازه های تهران پیش رفتند و به سردار و مجاهدانش خوش آمد گفتند ... اما فرصت طلبان که بی کار نه نیشسته بودند در تدارک قتل عام مجاهدان سردار و خود سردار بودند خمینی صفتان آن زمان با تمام بی شرمی حرمت سردار ملی ایران و مجاهدانش را دریدند با 3500 سرباز اجیرشده با 500 توپ و مسلسل بر سرمهمان تهران که با پیشواز مردم تهران وارد تهران شده بودند ریختند به نیات نابود کردن و قتل عام آنها در این حمله مغلوار تعداد زیادی از مجاهدان سردار را به شهادت رساندند و خود سردار نیز زخمی شد ... و اما تاریخ نویسان ما متأسفانه همیشه تحت سانسور بوده و هستند در آن تاریخ چیزی که اتفاق افتاد هنوز هم آن جنایت را آنطور که باید به مردم ما معرفی میکردند بنظر من نکردند... ستارخان همان شخصی بود که ارتش تزاری را شکست داده بود و اینهمه جانفشانی کرده بود .... دولت تزاری روسیه به ستارخان پیام داده بود که بیا من از شما حمایت کنم در ایران حکومت کن! در جواب ستار همیشه خان ایران به فرستاده تزاری گفته بود برو به دولت تزار بگو ستارخان میگوید من میخواهم هفت کشور در زیر پرچم ایران باشند نه اینکه من ایران را به زیرپرچم روسیه ببرم.... بله دوستان فرصت طلبان و تن پروران در تهران این سردار ملی ما را به زانویش تیر زدند و دقمرگش کردند ... سردار در وصیت نامه خود گفته بود من را درکنار شهیدان راه مشروطه در تبریز به خاک بسپارید این را نیز از سردار دریغ کردند همان کار که امروز ولایت وفقیه و مزدورانش در رابطه با شهدای ما میکنند پیکر بیجان سردار را به مردم تبریز ندادند .... ببینید دوستان و یاران و ای ایرانیان که دلتان برای ایران می تپد امروز روزی غیرت ملی است نه فرصت طلبی و نه اصلاح طلبی امروز ایران به خون نشسته است با چشم گریان در انتظار فرزندان خود است که از دست گرگان هار نجاتش بدهند ... پس بیایید برای نجات ایران هر کس اندازه توان خود مایه بگذاریم و از مجاهدان زمان خودمان حمایت بکنیم باور کنید اگر قرار باشد این رژیم سرنگون بشود باید با دست مجاهد خلق سرنگون شود و چنان نیز خواهد شد پس هر فرد و یا جریان و یا حزب با هویت خود ولی در زیر پرچم ارتش آزادی ایران جمع بشویم و به دشمن ایران و ایرانی نشان بدهیم که هنوز سربازان ستارخان زنده اند و برای هویت ملی خود حاضرند از همه خواسته های شخصی خود صرفنظر بکنند و در یک جبهه واحد به دشمن مان بتازیم زمان زمان حساسی است دوستان گل مزدوران رژیم را در دنیایی مجازی نخورید ( دربالا نوشته بودم که خمینی تا به قدرت برسد بر علیه هیچ حزبی و یا سازمانی موضوع نگرفت ) پس ما چرا درمقابل دشمن اصلی خودمان که همان ولایت فقیه مطلقه است یکی نشویم؟ بنام ایران و بنام آزادی وبنام هویت ایرانی خودمان برای فردای فرزندانمان متحد شویم زنده باد ایران آزاد برقرارباد دولت سکولار جدایی دین از دولت
خانباباخان
۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه
این خانم مرضیه کیست؟ چرا اینهمه از مرضیه میگویند ومی نویسند و در فقدان او اشک میریزند ؟
جواب آیت الله بی بی سی که از آقای هادی خرسندی پرسیده چرا به مراسم خانم مرضیه رفتی
این
همه انسانهای آگاه و صاحب علم و دانش چرا در مقابل مرضیه این قدر خودشان
را کوچک می دانند؟ و زنان شجاع و مردان 60 و 70 ساله و این همه دانشجوی
دختر و پسربرای چه این همه گریه میکنند؟
بنظر من باید جستجو کرد
مرضیه کیست؟ در مقابل این همه مهرو محبت و عشق که این ملت نسبت به مرضیه
نشان میدهند واقعأ من خودم شخصأ از خودم سئوال میکنم آیا تو که خیلی به
مرضیه نزدیک بودی مرضیه را شناختی؟ متأسفانه جواب نه است .نه واقعأ
شناختن مرضیه سخت بود.
. حالا تعدادی هم پیدا میشوند که
با کینه های حیوانی خود نسبت به این شیرسرکش نظرمیدهند و حتی او را محکوم
میکنند که چرا با جلادان خون خوار به مبارزه برخاسته و میگویند اگر
جمهوری اسلامی اجازه میداد مرضیه آواز بخواند به مجاهدین نمی پیوست.
دوستان
خیلی ببخشید بی شرافتی و بی حیایی را میبینید؟ این علیل مغزان از مرضیه
چه انتظارهای دارند هنوزبعد از 18 سال یعنی دو دهه مبارزه ی مسلحانه
مرضیه با جلادان خون خوار این تن پرورهامرضیه را درک نکرده اند ونشناخته
اند هنوز افسوس میخورند که خمینی دجال و خامنه ای جلاد چرا اجازه ندادند
مرضیه آواز بخواند. لابد بعدش هم اگر سرود انجزه را هم میخواند بنظر این
علیل مغزان هیچ اشکالی نداشت . فقط کافی بود که مرضیه در ایران بماند و
برای این نوع آدم نماها آواز بخواند و مبارزه نکند . مبارزه با جلاد بد
است و با دید اینها کل مبارزین واقعی آدمهای بد هستند .جلاد بهتر است .
چرا
مبارزین از دید اینها اینقدر بد هستند؟ بنظرم خیلی روشن است چون خودشان
اهل این کارها نیستند. مبارزه با یک رژیم خون خوار اولأ جسارت و شهامت
میخواهد که ندارند. دومأ بها میخواهد که توان پرداخت آن را ندارند. سومأ
صداقت میخواهد که باز ندارند . حالا دنبال این و آن هستند که گناه را
بیندازند به گردن آنان که مبارزه میکنند.
راستی خانم
مرضیه جدا از مقاومت و مجاهدین چونان آدمی بود برود به این ولگردها ترانه
بخواند؟ ویا سرود انجزه بخواند؟ مرضیه که همه چیز داشت . پول و مال و
شهرت و مقام و تازه عمری هم ازش گذشته بود .70 سال عمرکرده بود. بچه هم
که نبود گول بخورد. بقول خود خانم مرضیه اوخیلی زرنگتر از همه بود . پس
چه شد که خانم مرضیه رو به مبارزه آورد؟
در جواب این سئوال خود خانم مرضیه اینطور میگوید :
یک
روز در خانه ی یکی از دوستانم یک فیلم دیدم . در آن فیلم یک خانم در
میان صدها نفر عقد خودش را میخواند .پرسیدم این خانم کیست؟ گفتند خانم
مریم رجوی و گفتند او یک مجاهدخلق است. راستش را بگم من عاشق شجاعت مریم
شدم. آری درست شنیدید عاشق مریم شدم . از آن به بعد من برنامه های
مجاهدین را دنبال کردم و بعد عاشق مسعود شدم . به خودم گفتم عجب سرداری
است خدا از چشم بد دور نگهدارد . تا آن موقع فکرمیکردم که از من هیچ کاری
ساخته نمیشود چون زن هستم و ازم سن و سالی گذشته است واز طرف دیگر دشمن
را خوب میشناختم . باز هر چه فکرمیکردم در آخر به جایی نمیرسیدم . اما
وقتی که مریم را شناختم به زن بودنم افتخار کردم و تصمیم گرفتم که به
مریم بپیوندم و از خدا کمک خواستم که من را یاری کند که برای نجات ملت
بزرگ ایران قدمی بردارم. خلاصه راه افتادم و به مریم رسیدم. راستش بعد
از دیدن مریم او را بهتر شناختم و در درون خودم گفتم باید به قرارگاه های
مجاهدین بروم و رفتم در آنجا سوگند خوردم که سواربر یک تانک ارتش
آزادیبخش اولین نفرباشم که وارد خاک پاک ایرانم شوم و قلب دژخیم را نشانه
گیرم و از سرداربزرگ تقاضا کردم که من را نیز به عنوان یک رزمنده در
ارتش آزادیبخش بپذیرد . اما اول ازپذیرش رد شدم. بعد قرار بر این شد که
مرا به فرانسه بفرستند من نیز قبول کرده بودم که به فرانسه بروم اما همان
شب پشیمان شدم از رفتن به فرانسه و به خانم گفتم به سردار بگو من
نمیخواهم به فرانسه بروم من در همینجا در میان بچه ها میمانم . خلاصه
مریم خانم و سردار به پیش من آمدند بعد از کلی صحبت نتوانستند مرا به
فرانسه بفرستند . از آن روزبه بعد مرا به عنوان یک رزمنده ی ارتش قبول
کردند. من نیز فرم رزمندگی را امضاء کردم .
وقتی که قرارگاه ها
بمباران میشدند سردار 21 پیام به من فرستاده بود که من قرارگاه را ترک
کنم و به فرانسه بروم اما من همه ی آنها را رد کرده بودم . بیست و دومین
پیام سردار دستورنظامی بود . دستور داده بود که من آنجا را ترک کنم و
کردم ( ایکاش نمیکردم) .
دوستان اینها حرفهای خانم مرضیه
بودند. لطفأ شما نظربدهید که مرضیه دنبال چه بود . من پیشاپیش نظرم را
میدهم . به نظرمن مرضیه دنبال هویت انسانی بود که بقول خودش آن را در خانه
مجاهدین پیدا کرده بود . چون مرضیه احتیاج به پول و مال و مقام نداشت که
دنبال آنها برود او میخواست ثابت بکند که زن نیز میتواند مبارز باشد حتی
بعد از 70 سالگی و او میخواست اثبات کند که همه چیز پول و مال و شهرت
نیست .
وقتی که آدم به درجه ی انسان واقعی برسد تنها
انسانها برای او مهم هستند نه چیزهای دیگر و مرضیه این را ثابت کرد وخودش
سمبل شرف و شجاعت شد . چند ساعت مانده بود که پرواز بکند بقول خودش خانم
مریم رفته بود پیشش . به مریم میگفت به سردارم سلام برسان و بگو من خوب
میشوم به اشرف بازمیگردم . فکر میکنم همه میدانید که خانم مرضیه دخترش را
خیلی دوست داشت 18 سال پیش وقتی که به صف مجاهدین پیوست جلادان خون خوار
دخترش را دستگیر کردند و او را تهدید به اعدام کردند که مرضیه را
برگردانند ولی مرضیه در جواب آنها گفت خون دخترمن رنگین تر از دیگران نیست
.
من خودم در اینجا به این نتیجه میرسم که هدف مرصیه خیلی
بالاتر از اینهاست که بعضی ها تنها به مرضیه با چشم یک خواننده نگاه
میکنند . درست است که او یک خواننده بود ولی او دنبال چیزدیگری میگشت .
بنظرم میشود گفت که او به دنبال شرف ملی بود. آری برای یک انسان
واقعی بالاتر از شرف وطن پرستی چیز دیگری نیست . حالا یک تعداد آدمهایی
که بقول آقای هادی خرسندی نوار های مرضیه را کپی میکردند و گوش میکردند
دایه ی دلسوزتراز مادر شده اند . مثل اینکه مرضیه به دایه احتیاج داشت!
بیچاره ها چقدر کوتاه فکرند . نمیدانند که از همان روزی که مرضیه به
مجاهدین پیوست تا روزی که از میان ما پرکشید یک گردان از با صلاحیت ترین
مجاهدین درکارهای دفتری مرضیه و درسفرهایش و در ملاقاتهایش در اختیار
مرضیه بودند . نوه عزیز مرضیه خانم گفت من هیچ غمی ندارم چون مجاهدینی
هستندکه همه ی غمهای من را با کارهای که درحق مادربزرگم کردند به فراموشی
سپردند بقول مادر بزرگم من از خانم متشکرم و از آن مجاهدان که تا آخرین
نفس همراه مادر بزرگم بودند متشکرم .
آری مرضیه آمد و رفت
ولی خیلی چیزها از مرضیه به جای ماند . در فردای ایران ملت بزرگ ایران به
تک تک اعمال مرضیه افتخار خواهند کرد . راستی مگر خانم سوسن عزیز
خواننده نبود؟ اوکه به مجاهدین نپیوسته بود! چرا بعد از چند سال هنوز
مزارش سنگ ندارد؟ چرا تنها بود؟ و چراهای دیگر.... همچنان دیگرهنرمندان .
کدام یک را به اندازه شخصیت خود او به خاک سپردید؟ آنها که برای مجاهدین
نخوانده بودند! نکند میخواستید مرضیه را نیز مثل دیگران بکنید ؟آری؟
ولی
مرضیه دیگر دنبال هیچ چیزی نبود به جز سرنگونی جلادان. به جز آزادی ملت
ایران هیچ چیزی دیگری مرضیه را قانع نمی کرد. او می خواست همه ایران
را از چنگال جلاد نجات بدهد . آخر مرضیه اشل زن بود. برازنده مرضیه همین
بود و کمتر از این برای او جواب نداشت . بعضی ازدوستان میگویند مرضیه
یک گنجینه ی ملی بود . راست میگویند. مرضیه برای همه ی آدمهای باشرف و
وطن پرست گنجینه ای ملی هست ولی من بعنوان یک ایرانی که مرضیه را از
نزدیک میشناختم خطاب به سگان هار ولایت و پس مانده های شاه خائن میگویم:"
سوز شماها از در گذشت مرضیه نیست ! سوز شماها از کرده های مرضیه است!
ولی مثل همیشه صداقت ندارید واقعیت را بگویید و طوری دیگری سوزتان را
بیان میکنید . مطمئن باشید زوزه هایتان به جایی نخواهد رسید چون مرضیه
درآخرین دقایق عمر پربرکتش دستش در دست مریم بود و روی مریم را میبوسید و
به سردارش سلام میفرستاد و آرزو داشت به اشرف این دژ شرف برگردد . مرضیه
جاودانه شد . مثل زینب پاشا اونیز به کمک سردارش برخاسته بود. او خود
غوغا سالاربود. از هیچ غوغاگری ترس و وحشتی نداشت. او زن شیردلی بود آمد
و رفت . حالا بروید !بروید !بروید !... بگذارید انسانهای آگاه و
شرافتمند و آنان که از جنس مرضیه بودند در رابطه با مرضیه نظربدهند .
درضمن مرضیه بی صاحب نیست . مرضیه یک ارتش دارد بنام ارتش آزادی. بروید
دنبال کارهایی که بلدهستید. از مرضیه دور بمانید . مرضیه گنجینه ملت
بزرگ ایران است بگذارید ما مرضیه را به دست ملت ایران برسانیم . بی
شرافتی را نگاه کنید که میگویند اگر جمهوری اسلامی به مرضیه اجازه میداد
بخواند به مجاهدین نمی پیوست! در واقع سوزاین جماعت از درگذشت خانم
مرضیه نیست . از این است که نتوانستند مرضیه را مثل خودشان بی آبرو کنند
و بی هویت کنند . اینها اصلأ توان شناخت مرضیه را ندارند. اصلأ
نفهمیده اند که مرضیه چه غوغایی کرده و رفته اصلأ از انقلابی که مرضیه
کرده چیزی درک نکرده اند . هنوز مرضیه را فقط به عنوان یک ترانه خوان
میشناسند چون مغزشان علیل است. به نظر من امروز هر آن کسی که یک ذره دلش
برای ایران میزند باید به مرضیه افتخار کند و از کرده های مرضیه یاد بگیرد
. پیروز باشید دوستان عزیزم
خانباباخان
۱۳۹۱ مرداد ۲, دوشنبه
ای پرنده کوچک قزل حصار پر گیر از این حصار
قزل حصار
ای پرنده کوچک قفس طلایی
روزی از این قفس بیرون پری ولیک
هرجا که می روی ما را مبر ز یاد
زیرا که قلب ما در این خزان سرد در حسرت بهار همواره می تپد
زیرا که اشک غم در هجر سخت گل از چشم خیس ما همواره می چکد
اینک صدای شب پیچیده هرکجا
مرغان نغمه خوان پرکنده در قفس
اینک غبار شب پوشانده هر سرا
آوای زندگی ناید زنای کس
ای پرنده کوچک قزل حصار
پرگیر از این حصار
هرجا که می روی برسبزه کن سلام
باغ های تیره را با آب زندگی بزدا ز هر غبار
دل های خسته را با نور زندگی پر کن ز شوق یار
بر خوان به راز و رمز برزن بهم ز شور خوابهای خفتگان
و آنگه ظفرنمون در هر کران دشت مردانه خون چکان
جانانه خون فشان جانانه خون ..... فشان
امروز نمیدونم چرا باز به یاد زندان و زندانیان قهرمان افتاده ام
امروز نمیدونم چرا باز به یاد زندان و زندانیان قهرمان افتاده ام باز دلم گرفته است از آن تابستان خونین 1367 یکی ازاشعارزندان را برایتان مینویسم
کمک کننین، هلش بدین چرخ ستاره پنچره
توآسمون شهری که برق ستاره خنجره
گلدون سرد و خالی رو بذار کنارپنجره
بلکه که با دیدن اون وا بشه چن تا حنجره
به ما که خسته ایم بگو راه بهار کدوم وره
کنارتنگ ماهیها، گربه رو نازش می کنن
سنگ سیاه حقه رو مهر نمازش می کنن
آخرخط که می رسن خطو درازش می کنن
کمک کننین هلش بدین چرخ ستاره پنچره
توآسمون شهری که همش شبه برق ستاره خنجره
گلدون سرد خالی رو بذارکنارپنجره
بلکه که با دیدن اون وابشه چن تا حنجره
۱۳۹۱ تیر ۳۱, شنبه
مسلمانان میانمار و وهابیت و بوداییست چه ربطی به مشکلات مردم ایران داردنفهمیدم ؟
ایکاش
یک دستگاه وقاحت سنج بود وقاحت این آخوند را اندازه گیری میکرد !آخوند
مکارم شیرازی به مسئولین نظام شیطانی ولایت فقیه فرمودند مشکلات مردم را
حل بکنند ولی بازم این آخوند خمینی صفت دور از واقعیت مشکل مردم به
گران بودن مرغ خلاصه کرده است باید به این مکار شیرازی بگویم که مشکل مردم
ایران بودن و یا نبودن مرغ نیست مشکل مردم بودن شیاطینهای مثل شما ها در
رأس دولت است
آيتالله العظمي مكارم شيرازي تاكيد
كرد: مسئولان کاری کنند که ماه رمضان از نظر گرانی برای قشرهای ضعیف جامعه
مشکلاتی ایجاد نکند. به ویژه در تامین مواد غذایی مردم نباید به مشکل
بیفتند.
به گزارش جهان، اين مرجع تقليد در آغاز سلسله مباحث
تفسیری خود در ماه مبارک رمضان كه در شبستان امام خمینی حرم مطهر حضرت
معصومه (س) برگزار ميشود، با ابراز خرسندی از تشکیل جلساتی میان دولت و
مجلس خاطرنشان کرد: البته مردم هم در این زمینه نباید خیلی برای تامین برخی
مواد غذایی اصرار کنند. ( ای آخوند مکار شیرازی مردم تا کی باید تاوان هوس
های شیطانی این ولایت جهل شما را بپردازند؟ ) عده زیادی درباره قیمت مرغ
اصرار میکنند؛ در حالی که اگر گوشت مرغ نخورند خیلی مسئله مهمی نیست.
بیشتر اطبا گفتهاند که مواد گوشتی غذای مناسبی برای انسان نیست و نباید
افراط کرد؛ تنها مقدار کمی لازم است. ( آخوندی مکار شیرازی این علم را
ازکجایت درمیاروی که گوشت مرغ غذای مناسبی نیست؟ آیا شرم را میشناسید؟ شرم
یک چیزی است انسان را از دروغگفتن دور نگه میدارد آخوند بی شرم مردم به چه
چیزی این ولایت شیطانی خمینی دجال و خامنه ای جلاد دل خوش بکنند بعد از سی
و سه سال ظلم و جنایت و گرانی و بدبختی شما ها را تحمل بکنند؟ بروید
گورتان را گم کنید بگذارید مردم ایران فرهنگ و شخصیت له و لورده شده ای
خودشان را بازسازی بکنند
وي با بیان اینکه من خودم تصمیم
گرفتم گوشت مرغ نخورم، تاکید کرد: من بدون اینکه در این مسئله تحریم کنم،
خودم تصمیم گرفتم گوشت مرغ نخورم. مردم هم میتوانند با جمع و جور کردن
اطراف کار در مقابله با گرانی سهیم باشند؛( ببینید دوستان این مکارشیراز
مردم ایران را واقعأ امت حساب میکند میگوید من تصمیم گرفتم مرغ نخورم و
مردم هم می تواند با جمع و جور کردن اطراف کاردر مقابله با گرانی سهیم
باشند باید به این آخوند خمینی صفت گفت ای مکار شیرازی تنها مرغ نیست 80 در
صد مردم ایران نان خالی پیدا نمیکنند مردم پول ندارند مریض هایشان را به
دکتر ببرند و فرزندان مردم خیلی از میوه ها را فراموش کرده اند اگر تنها
مرغ بود که مشکل نداشتند مردم ایران دنبال حریت انسانی خود هستند و
میخواهند در تصمیم گیری کشور خود صاحب نظر باشند ... ) البته دولت هم باید
برای برطرف کردن گرانیها کمر همت ببندد.
مكارم شيرازي در
ابتداي سخنان خود با محکومیت کشتار مسلمانان میانمار تصريح كرد: متاسفانه
در میانمار، یکی از کشورهای شرق آسیا که در همسایگی هند و برخی کشورهای
اسلامی قرار دارد، جمعیت بودایی بر سر مسلمانان ریخته و آنان را قتل عام
میکنند. ( باید به این آخوند بگویم به گفته خودت مسلمانان میانمار را
بودایی ها می کشند ولی ای شیاد شما مردم مسلمان ایران را قتل عام کردین و
به تنور جنگ خمینی ریختید توی آخوند خفه شو از مسلمان و غیری مسلمان و از
انسان حرف نزن پاسداران قتل تان را بفرستید بچه های شیرخوار سوریه را قتل
عام بکنند و جوانان مبارز سوریه را زنده زنده بگور کنند خفه شو قولنج
مسلمانهای میانمار را نگیر)
وي با بیان اینکه بوداییان متعصب
چنین کارهایی را از وهابیت یادگرفتهاند، ادامه داد: وهابیت، افرادی را
برای آدمکشی در جهان مامور میکنند و بوداییان نیز این کار را انجام
میدهند. ( این آخوند مکار میگوید بوداییان متعصب چین کارهای را از وهابیت
یادگرفته اند و میگوید وهابیت افرادی را برای آدم کشی در جهان مأمور
میکنند عجبا عجبا دکر قاسملو و دکتر کاظم رجوی و دکتر بختیار و صدها
نفردیگر را وهابیت در کشورهای غربی ترورکرده است؟ تازه وهابیت چه ربطی به
چین دارد این شما هستید که ماتت چینی ها را لیس میزنید نه وهابیت اگر
بوداییان چین مسلمان کشی یاد گرفته اند از شما یاد گرفته اند نه از وهابیت و
یا غیری )
مكارم شيرازي با بيان اینکه چرا کشورهای اسلامی
کاری برای مسلمانان بیدفاع میانمار انجام نمیدهند؟ افزود: دلیل این کار
این است که مسلمانان به جان هم افتادهاند و مسلمان، مسلمان را میکشد و
خبر ندارند که 800 هزار مسلمان در میانمار غریب ماندهاند. ( در جواب این
آخوند باید بگویم توی حرومزاده تازه سه خط بالاتر قلم زهراگین نفاقت را بر
علیه مسلمانان وهابی کرد برده و آنها را معلم کشتی و کشتار معرفی کرده ای
باز با تمام بی شرمی از مسلمانها کمک میخواهید؟ بهتر است توی مکار شیراز
خفه بشی شاید یک تعداد هنوز حرفهای توی کله پوک را نشنیده اند فکر میکنند
احمق هستی اگر حرفهایت را بشنوند به این نتیجه خواهند رسید که توی احمق را
چطور راه دادند پشت این رسانه ها این همه اراجیف را بدون علم و دانش سرهم
میکنه)
بر اساس گزارش خبرگزاري حوزه، اين مرجع تقليد با
تاکید بر اینکه مسلمانان باید فریاد خود را بلند کنند، اظهار كرد: همگی
باید از سازمان ملل و مجامع جهانی بخواهند که جان این مسلمانان را تامین
کنند.(برای یاد آوری به آخوند مکار شیرازی باید بگویم اون امام دجالت و
تمام پس مانده های اون که یکی هم تو باشد سازمان ملل و مراجع جهانی را
برسمیت نمیشناسید چه شده سازمان ملل برایت مراجع شدند؟ من نفهمیدم مرغ
نخوردن شما، مسلمانان میانمار، وهابیت، بوداییست چه ربطی به مشکلات مردم
ایران دارد؟
خانباباخان
۱۳۹۱ تیر ۲۶, دوشنبه
تصاویر جوانان که رژیم پلید بعنوان اراذل در تهران گرداند ای لعنت بر خمینی
باید ای خامنه ای جلاد ملت ایران از دست جلادان تو چه ها کشیده اند؟ مگر شما برای جوانان و مردم ایران آبرو وغرور گذاشته اید که با این کارهای کثیفتان آن را ببرید؟ ای جلاد باشد روز انتقام همین جوانان پوست کله ای تان را بکنند . اگر نمیترسید پس چرا صورتتان را نشان نمیدهید؟ ویا اگر این کار برای خدا است چرا با افتخار صورتتان را نشان نمیدهید؟ پس همه ای تان میدونید دارید با غرور یک ملت بازی میکنید زیاد طول نخواهد کشید همه این حسابها را باید پس بدهید ایکاش قدرتی داشتم در همان میدان که این جوانان را به نمایش گذشته اید وارد میشدم ایکاش
تصاویر: نمایش اراذل و اوباش در تهران
نمایش اراذل و اوباش در چهارراه نظام آباد تهران
کد خبر: ۲۵۸۳۹۲
تاریخ: ۲۶ تير ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۳
عکس: علی کاوه
۱۳۹۱ تیر ۲۵, یکشنبه
آیا یک مست دهل زن هم در این شهر نیست؟
سکوت تمام شهر را فرا گرفته است، عجبا به این شهر چه شده است؟
دراین شهر یکی نیست های، هوی، غوغای به پا کند؟
ازاین سکوت دلم گرفته است، گیرم که می خانه نیست، نعره پهلوانان چه شد؟
ویرانه شود شهری که در سکوت مطلق است، اما پندارد شهری زیباییست
آیا یک مست دهل زن هم در این شهر نیست؟
در آرزوی غوغای دراین شهر بمردم، توی این همه یک غوغا سالاری نیست
،سال ها است که در خم و پیچ جاده های این شهر نشسته ام
چشم به ره، چه شد آن سواران جاده های ناهموار؟ حتی شهسوارهم به این شهرنرسید
دلم در حسرت دهل زنی ایست که بلرزد، نعره برآرم پهلوان این شهرمنم، من
هم چون عقاب درآسمان این شهر اوج می گیرم
تا شیرجه زنم این سکوت را پاره کنم
هوی شیران، های های پهلوانان، نعره مستان گوش فک را بدرد
وقاحت سبزعلی و سیدعلی هیچ مرزی انسانی را به رسمیت نمیشناسد
وقاحت سبزعلی هیچ مرزی را به رسمیت نمیشناسد تا به امروز مخالفان بشار اسد را فتنه گر وآلت دست بیگانگان و اوباش و مزدور آمریکا و انگلیس و عربستان و ترکیه مینامید... و اما امروز بعد از دیدارسران حکومت جهل و جنایت ولایت فقیه با کوفی عنان که بنظر میرسد در سایه دلارهای بی زبان مردم ایران به یک توافق رسیده اند که نقشه ای برای نابودی جنبش مردم سوریه بکشند جلاد برای قربانش دلسوز شده ! وزیرخارجه ایران اعلام کرد ایران آماده میزبانی از مخالفان بشار اسد است عجبا عجبا چه شده مگر این ایران و سران این رژیم نبوده و نیستند قتل عام بچه های شیرخوار سوریه را بیش از یک سال است تدارک دیده و کمک به اسد میکنند که هر روز از روز قبلش بیشتر به خاک و خون میکشد؟ من به این میگویم آخوندها مرگ خودشان را احساس کرده اند ...)
تابناک
وزیر خارجه ایران اعلام کرد
ایران آماده میزبانی از مخالفان بشار اسد است
«علی اکبر صالحی» در مصاحبه با تلویزیون عربی العالم، با اعلام آمادگی تهران برای دعوت و گفتوگو با معارضین سوری گفت: آمادگی داریم معارضین را به ایران دعوت کنیم.
کد خبر: ۲۵۸۰۹۱
تاریخ: ۲۵ تير ۱۳۹۱ - ۱۳:۲۰
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، از آمادگی تهران برای میزبانی نشست معارضین و دولت سوریه خبر داد.
به گزارش «تابناک»، علی اکبر صالحی در مصاحبه با تلویزیون عربی العالم، با اعلام آمادگی تهران برای دعوت و گفتوگو با معارضین سوری گفت: آمادگی داریم معارضین را به ایران دعوت کنیم و شرایط لازم را برای گفتوگو بین آنها و دولت سوریه فراهم کنیم.
صالحی تأکید کرد: من بر این باورم که موضوع سوریه باید به صورت سوری ـ سوری حل شود و
چیزی از بیرون تحمیل نشود.
(باید از صالحی پرسید مگر شما جزی از سوریه هستید که این همه دخالت میکنید؟ اگر به این باوردارید که مشکلات سوریه باید به صورت سوری حل بشود پس اینهمه کمک به اسد چیست؟ این مردم سوریه است که میخواهد موضوع کشور خودشان را به صورت سوری یعنی با سرنگونی اسد جنایتکار حل بکند در این وسط شما چکاره هستید؟ )
وی خاطرنشان کرد: امیدواریم با همکاری ایران و سازمان ملل و کشورهای منطقه همکاریهای گستردهای برای حل بحران سوریه انجام گیرد و اقدامات کارآمدی داشته باشیم.
(بله همه امیدوارند که بعد از سرنگونی اسد جنایتکار پرونده پراز جنایت ولایت فقیه گشوده شود و چونان خواهد شد آقای صالحی شما دلتان نه به منطقه سوخته و نه به مردم قهرمان سوریه خودتان هم فهمیده اید بعد از اسد چه اتفاقی تلخ برای شما جنایتکارها خواهد افتاد)
صالحی با اشاره به سفر اخیر کوفی عنان به ایران گفت: شرایط حساس موضوع سوریه برای کل منطقه و کل جهان از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ اگر تصمیم و کار درستی برای حل بحران سوریه صورت نگیرد، این بحران میتواند همه منطقه را در برگیرد و برای کل جهان آثار سوء داشته باشد.
( بله این بحران نه برای جهان برای سرنگونی ولایت فقیه کمک شایانی خواهد کرد مردم سوریه نمیخواهند در چارچوب نظام ولایی بشار اسد به دور خودشان بچرخند آنها دنبال پست و مقام نیستند آنها دنبال یک تغییر هستند میخواهند خود مردم بر مردم حکومت بکند نه یک لات مثل اسد و خامنه ای )
صالحی ادامه داد: به این اعتبار ما با کوفی عنان رایزنی وسیعی داریم. کوفی عنان پیشنهادهای خوبی داده، که از جمله آنها، پیشنهاد شش مادهای و پیشنهاد بعدی است که در راستای تقویت آن انجام گرفته است.
( باید بگویم مسئله سوریه نه در بیت جلاد جماران و نه در دست های خون آلود کوفی عنان بله که در زیر بمباران های شبانه روزی در سوریه حل خواهد شد این ملت عزم جزم کرده است که این جنایتکار را از بن بکند و به زباله دان تاریخ بریزد . آقای صالحی من وحشت و لرزه ای که به اندام ولایت فقیه افتاده درک میکنم و شما حق دارید برای از بین بردن این مقاومت مردمی در سوریه هزار و یک شیاد بازی دربیاورید ، ولی این نه در دست ولی فقیه مسلیمین صالحی صفت است و نه مراجع جهانی مثل کوفی عنان است این موضوع را فرزندان دلیر سوریه با پرداخت بهترین و عزیزترین هایشان برای همه روشن خواهند کرد) .
خانباباخان
۱۳۹۱ تیر ۲۴, شنبه
منشور آزادی
منشور
آزادی رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی ، برای دوران انتقال قدرت به ملت
بزرگ ایران
۱ـ در ایران فردا حقوق
طبیعی و خدشه ناپذیر بشر، برای هر ایرانی باید تأمین شود. حق زندگی، حق آزادی و حق
امنیت.
آحاد ملت ایران ـ با هر جنسیت، نژاد، دین، قومیت و زبان ـ
در مقابل قانون، برابر شناخته میشوند. ما به «بیانیه جهانی حقوق بشر» متعهدیم.
۲ـ در ایران فردا جمیع آزادیهای فردی به رسمیت شناخته میشود. آزادی در بیان،
پوشش، ازدواج و طلاق ، اشتغال، رفت و آمد، انتخاب محل اقامت و تابعیت.
۳ـ اساس مشروعیت نظام کشور و قوانین و مقامهای آن، آراء مردم است. در ایران
فردا، حق تصمیمگیری در مهمترین امور سیاسی جامعه و حق تغییر حکومت برای مردم محترم
شمرده میشود و برای تأمین و تضمین دمکراسی، شوراهای مختلف در همه شئون گسترش
مییابد.
۴ــ ما خواهان یک جمهوری کثرتگرا هستیم که در آن آزادی کامل احزاب، اجتماعات
و سندیکاها تضمین شده باشد.
۵ـ در ایران آزاد فردا، از لغو حکم اعدام دفاع میکنیم. این، پاسخ ما به
شقاوت و خونریزی بیرحمانه یی است که آخوندها در ایران حاکم کرده اند. شکنجه تحت هر
عنوان ممنوع خواهد بود، مجازاتهای بیرحمانه و تحقیرآمیز به هر عنوان، از جمله تحت
نام مذهب ، جایی نخواهد داشت.
۶ـ مقاومت ایران به جدایی دین و دولت معتقد و پایبند است. در ایران فردا،
اصل آزادی مذاهب محترم شمرده میشود، در قوانین کشور هیچ دینی ممنوع نخواهد بود،
هیچ دینی بر دین دیگر امتیازی نخواهد داشت و هیچ یک از شهروندان به دلیل اعتقاد یا
عدم اعتقاد به یک دین یا مذهب در حقوق فردی و اجتماعی مزیت یا محرومیتی نخواهد
داشت.
۷ـ ما به «کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» متعهدیم. در ایران
فردا زنان و مردان در کلیه حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برابر خواهند بود. و
زنان در رهبری سیاسی جامعه مشارکت برابر خواهند داشت.
۸ـ در ایران فردا از بهرهکشی جنسی از زنان در همه اَشکال آن ممانعت میشود،
چند همسری ممنوع است. خشونت جسمی، جنسی و روانی علیه زنان جرم شمرده میشود.
۹ ـ در ایران فردا، ستم و تبعیض و بی حقوقی در مورد کودکان، جایی ندارد و
کار کودکان ممنوع است.
۱۰ ـ دادگستری ایران فردا، یک نظام قضایی واحد خواهد بود. یک نظام قضایی دو
درجهای مبتنی بر اصل برائت، حق دفاع ، حق دادخواهی و حق برخورداری از محاکمه علنی
با حضور هیاٌت منصفه، که در آن نفی تبعیض در قضاوت و استقلال کامل قضات و استقلال
کانون وکلا ، تضمین شده باشد.
۱۱ـ در ایران فردا، بازار آزاد محترم شمرده میشود، فرصتهای اقتصادی به صورت
عادلانه در اختیار آحاد مردم قرار میگیرد و هرگونه محدودیتی برای اشتغال آزادانه
لغو میشود.
۱۲ـ ما برآنیم که در ایران فردا، یکایک افراد جامعه باید از امکان دسترسی
کامل به تسهیلات اجتماعی و مشخصاً آموزش، بهداشت، درمان و ورزش برخوردار باشند. و
دانشگاههای کشور به صورت مستقل توسط شورای منتخب استادان و دانشجویان اداره شود.
۱۳ـ در ایران فردا، حق عادلانهٌ خودمختاری مردم کردستان ایران بهرسمیت شناخته
میشود. ما خواهان رفع ستم مضاعف از همه تنوعات ملی وطنمان در چارچوب یکپارچگی
تجزیه ناپذیر ایران هستیم.
۱۴ـ در ایران فردا از دخالت در امور سایر کشورها خودداری و از دخالت دیگران
در امور داخلی کشورمان ممانعت میشود. ما خواستار صلح، احترام متقابل در روابط
بینالمللی، حُسن همجواری و برقراری روابط دیپلماتیک با همه کشورهای جهان هستیم. و
ایران آزاد فردا یک کشور غیراتمی و عاری از سلاحهای کشتار جمعی خواهد بود.
آشنایی با شورای ملی مقاومت
مجاهدین عضوی از
شورای ملی مقاومت هستند که با شعار سرنگونی این رژیم تشکل یافته است .
بيش از ربع قرن كارزار پیروزمند و اتحاد عمل موفق سیاسی، شورای ملی مقاومت را به یكی از بزرگترین افتخارات بی بدیل مردم ایران تبدیل كرده است. ائتلاف ماندگار و پایدار اعضای شورا، نماد ایمان مردم ایران بهدموكراسی و باور آنها بهتحقق آن درایران است. این تجربهيى شگفت انگیز و درعین حال بسیار خوشحال كننده است كه افرادی بااندیشههای گوناگون و تشكیلات متفاوت، گرد هم بیایند و طى اين ساليان، مستمر از فراز و نشیبهای سهمگین سیاسی عبور كنند و همچنان با استحكام و انسجام همچون تنی واحد درعرصه كارزار سیاسی با رژیم پلید و ضد بشری بهپیش بتازند.
آشنایی با شورای ملی
مقاومت:
شورای ملی مقاومت ائتلاف سیاسی فراگیری متشكل از سازمانها و شخصیتهای مترقی، انقلابی و آزادیخواه میهنمان است كه
بهمنظور سرنگونی رژیم
قرون وسطایی آخوندی تشكیل شده است.
شورای ملی مقاومت ایران تنها جایگزین دموكراتیك و مردمی رژیم آخوندی است كه پس از سرنگون كردن این رژیم وظیفه انتقال حاكمیت بهمردم ایران را نیز بهعهده دارد.
براساس مصوبات شورا، پس از سرنگونی رژیم خمینی دولت موقت تشكیل میشود كه اصلیترین وظیفه آن برگزاری انتخابات آزاد و عمومی ظرف مدت 6 ماه، جهت گزینش نمایندگان مجلس موسسان و قانونگذاری ملی توسط مردم میباشد
. پس از تشكیل مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی و بهعهده گرفتن مسئولیتهای خود، دولت موقت و شورای ملی مقاومت استعفا خواهند داد.
شورای ملی مقاومت بیش از
پانصد عضو دارد كه ازجمله 5 حزب و سازمان سیاسی را در برمیگیرد. نیمی از اعضای
شورای ملی مقاومت را زنان تشكیل میدهند. تركیب شورا بهعنوان پارلمان مقاومت بهگونهایست
كه گرایشات مختلف فكری، اجتماعی و سیاسی و تنوعهای قومی و مذهبی جامعهی ایران را
نمایندگی میكند.
شورای ملی مقاومت با انتخاب و معرفی خانم مریم رجوی بهعنوان رییسجمهور مقاومت برای دوران انتقال، بهبلوغ و رشد و اعتلائی همهجانبه دست یافته و توانست جایگاه شایسته خود را در عرصه داخلی و بینالمللی كسب كند.
مرجع تصمیم گـیری درشورای ملی مقاومت، اجلاسیههای شوراست. علاوه بر اجلاسیههای عادی و فوقالعاده، شورا دارای اجلاسیههای میاندوره ای نیز میباشد. هدایت اجلاسیههای شورا توسط مسئول شورای ملی مقاومت و درغیاب وی توسط رییسجمهور برگزیدهی مقاومت است كه مطابق مصوبه شورا دراین زمینه دارای همان اختیارات مسئول شورا میباشد.
شورای ملی مقاومت دارای یك
دبیرخانه است كه درپاریس مستقر میباشد. مسئولیت دبیرخانه شورا بهعهده دبیر ارشد
شورا خانم مهناز سلیمیان میباشد. همچنین آقای ابوالقاسم رضایی معاونت دبیرخانه
شورا را بهعهده دارد. دیگر دبیران شورا نیز این دبیرخانه را
درانجام مسئولیتهایش یاری
میرسانند.
شورای ملی مقاومت همچنین دارای 25 كمیسیون است كه بهمثابهی پایههای اجرایی دولت ائتلافی آینده عمل میكنند. این كمیسیونها طی دوران مقاومت، علاوه برموضعگیری و افشاگری علیه رویكردهای رژیم در مسایل جاری كشور، انجام پروژههای تخصصی و پژوهشی بر روی طرحها و برنامههای آینده كشور در زمینههای مختلف را نیز برعهده دارند.
شورای ملی مقاومت دركشورهای مهم اروپا و آمریكا دارای نماینده و دفتر نمایندگی است.
شورای ملی مقاومت در نقش پارلمان مقاومت عمل میكند و دربرگیرنده گرایشات مختلف جامعهی ایران و خواست مشترك ایرانیان برای سرنگونی رژیم خمینی است.
شورای ملی مقاومت میوه و ثمره سیاسی تمامی جنبشهای یك صد ساله اخیر ملت ایران برای نیل بهآزادی است. این شورا رو در روی دیكتاتوری مذهبی ولایت فقیه، برای استقرار آزادی و حاكمیت مردمی میجنگد و تحقق آزادیها را در صدر برنامههای خود قرار داده است.
نماد ماندگار اتحاد عمل
سیاسی
جنبش آزادیخواهانه مردم ایران، طی یك صد سال مبارزه خود، همواره اتحاد نیروهای مترقی و انقلابی را بهعنوان یكی از ضرورتهای مبارزه علیه جبهه متحد ارتجاع و دیكتاتوری مد نظر داشته است. عدم تحقق همین امر یكی از علل مهم گورزاد شدن انقلاب مشروطه و دزدیده شدن رهبری آن توسط میوه چینان و فرصت طلبان در صدر مشروطیت بوده است. در دوران نهضت ضداستعماری مردم ایران بهزمامداری دكتر محمد مصدق نیز، وجود یك جبهه متحد از نیروهای مردمی و ترقیخواه میتوانست، سرنوشت جنبش را در مقابل یورش استعمار و ارتجاع بهشكل دیگری رقم بزند.
بهدنبال پیروزی انقلاب
ضدسلطنتی، وقتی رژیم خمینی در صدد تحكیم سلطه ارتجاعی خود برآمد، سازمان مجاهدین
طی دو سال و نیم فعالیت افشاگرانه سیاسی علیه ارتجاع حاكم و در دفاع از آزادیها،
ایجاد اتحادی مستحكم از نیروهای مترقی، مردمی و انقلابی را در صدر اهداف خود قرار
داد. اولین گامها برای ایجاد چنین اتحادی در جریان اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران،
پس از انقلاب ضد سلطنتی، برداشته شد. و آن وقتی بود كه گروهها و نیروهای مترقی و مردمی
و نیز اقوام و ملیتهای ایرانی در سراسر كشور بهحمایت از كاندیداتوری آقای مسعود
رجوی برای ریاست جمهوری ایران برخاستند. سپس در جریان اولین انتخابات مجلس شورای
ملی در زمستان سال 58، سازمان مجاهدین اقدام بهتشكیل ائتلافی از سازمانها و
گروههای مترقی و ضد ارتجاعی بهمنظور شركت فعال در كارزار انتخاباتی نمود و بدین
ترتیب شورای معرفی كاندیداهای انقلابی و ترقیخواه اعلام موجودیت كرد.
این شورا با معرفی
كاندیداهای مردمی و ضدارتجاعی در سراسر ایران، نقش فعالی درجریان این انتخابات
ایفا نمود. بدین ترتیب مجاهدین تلاش خود را در راستای ایجاد جبههای مردمی تداوم
بخشیدند. اما ثمره همه این فعالیتها میبایستی در فردای سی خرداد سال60 كه
دیكتاتوری ارتجاعی برای سركوب تمام عیار آزادیها تیغ را تا ته كشیده بود، بهمنصه
ظهور برسد.
در روز 30 خرداد سال 1360 تظاهرات پانصدهزار نفری مردم تهران در حمایت از مجاهدین بهدستور خمینی جلاد بهگلوله بسته شد. با سركوب خونین این تظاهرات آخرین ذ رات آزادی نیز از بین رفت و سلطه مطلق دیكتاتوری سیاه آخوندی در سراسر میهن برقرار گردید. بهاین ترتیب از فردای 30 خرداد، مقاومت انقلابی مسلحانه برای سرنگونی رژیمی كه آزادیها را سربریده و جز زبان زور نمیفهمید، واجب و ضروری گردید.
بهموازات مقاومت انقلابی
علیه رژیم آخوندی و وارد كردن ضربات انهدامی برای سرنگونی این رژیم نامشروع و ضد
مردمی، آلترناتیو سیاسی آن نیز میبایستی تأسیس شده و معرفی میگردید تا ثمره رزم
و رنج فرزندان رشید این میهن، در پهنه سیاسی نصیب جنبش آزادیخواهانه مردم گردد.
از همین رو یكماه پس از آغاز مقاومت انقلابی سراسری علیه رژیم آخوندی، آقای مسعود رجوی شورای ملی مقاومت ایران را در تهران بنیانگذاری نمود.
از همین رو یكماه پس از آغاز مقاومت انقلابی سراسری علیه رژیم آخوندی، آقای مسعود رجوی شورای ملی مقاومت ایران را در تهران بنیانگذاری نمود.
به دنبال اعلام تأسیس شورا
در تهران، آقای مسعو رجوی با بهجان خریدن بالاترین ریسكها و خطرات، با یك پرواز
جسورانه از قلب پایگاه یكم شكاری در مهرآباد تهران بهپاریس عزیمت كرد تا جبهه
سیاسی علیه دشمن ضدبشری را بسط و گسترش دهد و جهانیان را از موجودیت تنها
آلترناتیو دموكراتیك برای رژیم خمینی مطلع نماید.
با آغاز فعالیتهای سیاسی گسترده آقای رجوی كه همزمان با وارد آمدن ضربات بیامان مقاومت انقلابی بر رژیم درنده خوی خمینی بود، توجه افكار عمومی بینالمللی بهشورای ملی مقاومت بهعنوان جایگزین دموكراتیك و مردمی رژیم جلب شد. در یك فاصله زمانی كوتاه موج گستردهیی از اعلام پیوستگی و حمایت از شورای ملی مقاومت آغاز شد.
با آغاز فعالیتهای سیاسی گسترده آقای رجوی كه همزمان با وارد آمدن ضربات بیامان مقاومت انقلابی بر رژیم درنده خوی خمینی بود، توجه افكار عمومی بینالمللی بهشورای ملی مقاومت بهعنوان جایگزین دموكراتیك و مردمی رژیم جلب شد. در یك فاصله زمانی كوتاه موج گستردهیی از اعلام پیوستگی و حمایت از شورای ملی مقاومت آغاز شد.
اعلام برنامه شورا و دولت
موقت
در مهرماه سال 60، برنامه شورای ملی مقاومت و دولت موقت جمهوری دموكراتیك و جدایی دین از دولت ایران توسط مسئول شورای ملی مقاومت آقای مسعود رجوی انتشار یافت. مواد این برنامه سیاستهای شورای ملی مقاومت را در برابر مبرم ترین مسائل جامعهی ایران در فردای سرنگونی رژیم خمینی بیان كرده است و این سیاستها را در زمینههائی همچون آزادی، استقلال، حقوق زنان، مسائل ارضی، حقوق كارگران، آموزش و تحصیلات عالی، تأمین و رفاه اجتماعی و سایر مسائل جامعه مشخص ساخته است. بهاین ترتیب بر خلاف خمینی كه پیش از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی همواره از ارائه یك برنامه مشخص طفره میرفت، مسئول شورا تنها دو ماه پس از تأسیس شورا برنامه بدیل و جایگزین دموكراتیك رژیم خمینی را ارائه داد تا همه چیز برای انتخاب مردم كه صاحبان اصلی مقاومت هستند روشن باشد.
نخستین اجلاس و نخستین
مصوبه شورا
در بهمن ماه سال 60 شورای ملی مقاومت نخستین اجلاس خود را در پاریس تشكیل داد و اولین اسناد مصوب خود را كه اسناد سهگانه نامیده میشد بهتصویب رساند.
اسناد سه گانه عبارتند از
:”اساسنامه شورا”
، ”وظائف اساسی دوران
انتقال” و
” وظائف مبرم دولت
موقت”
. مطابق مفاد این اسناد، عمر دولت موقت یعنی دولتی كه پس از سرنگونی رژیم خمینی زمام امور را در دست خواهد گرفت فقط 6ماه تعیین گردیده و مقرر شده كه ظرف 6ماه مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی از طریق انتخابات آزاد و عمومی تشكیل شود و بهمحض اعلام آمادگی این مجلس نخستوزیر دولت موقت استعفای خود را تقدیم آن نماید. مصوبه مهم دیگر شورا این بود كه كلیه اعضای شورا صرفنظر از كم و كیفشان همگی دارای یك رأی میباشند. تصویب عمر 6ماهه شورا و دولت موقت و مكانیسم یك رأی برای هر عضو و برخورداری سازمانهای عضو شورا از حق وتو، اعتقاد شورای ملی مقاومت را بهدموكراسی و بهخصوص پایبندی مجاهدین نیروی محوری مقاومت را بهاین پرنسیب بهنمایش گذاشته است.
شورای ملی مقاومت همچنین
با تصویب شعار مرگ بر رژیم خمینی بهعنوان شعار محوری مبارزه و تعیین مقاومت
مسلحانه بهعنوان مشی اصلی نبرد در برابر رژیم خمینی، مرزهای استوار و خدشهناپذیر
خود را با كلیه مدعیان كاذب مخالفت با رژیم خمینی ترسیم نمود.
مسئول شورای ملی مقاومت دركنفرانس رادیو - تلویزیونی خود در سال 71 درباره علت اتخاذ مشی قهرآمیز دربرابر این رژیم گفت : « در تاریخ ایرانزمین، همیشه، وقتی كه دیگر هیچ راهحلی باقی نمانده، وقتی كه دیگر مسالمت جائی نداشته و مسالمت همانا ننگ تسلیم بوده، رشیدترین فرزندان این آب و خاك قیام میكردند؛ سلاح بردوش میكشیدند و پاكبازانه بهمیدان نبرد میشتافتند. آخوندها از هراشغالگری، بدترند، تبهكارتر، و سیاهكارتر هستند. درست بههمین دلیل میباید، این مشی را كه مفید فایده هست در پیش میگرفتیم.
در نوزدهم دیماه سال61،
مسئول شورای ملی مقاومت آقای مسعود رجوی در یك بنبست شكنی تاریخی، ضربهی قاطعی
بر طلسم جنگطلبی خمینی وارد نمود و با امضا و انتشار بیانیهی مشترك صلح در
شرایطی كه عراق خاك ایران را ترك كرده بود و کشورهای عربی حاضر به پرداخت تمام
هزینه ها و غرامات جنگی به ایران شده بودند، دسترسی بهصلحی عادلانه و شرافتمندانه
را بهجهانیان اعلام نمود. دو ماه پس از انتشار این بیانیه، شورای ملی مقاومت طرح
صلح خود را اعلام كرد، طرحی كه متقابلا بهعنوان پایه و اساسی برای مذاكرات صلح
مورد پذیرش قرار گرفت و از سوی بیش از 5 هزار شخصیت و حزب و سازمان مهم سیاسی و
پارلمانی در سراسر جهان مورد حمایت قرار گرفت. این اقدامات كه با فعالیتهای
گسترده بینالمللی مقاومت ایران برای جلب حمایت از صلح همراه بود، سیاست جنگطلبی
خمینی را بیش از پیش در انزوای اجتماعی و بینالمللی قرار داد.
طرحها و مصوبات شورا
شورای ملی مقاومت طی سالهاى فعالیت خود طرحهای متعددی را برای ایران فردا تنظیم و بهتصویب رسانده است. علاوه بر طرح صلح شورای ملی مقاومت، سایر طرحها و مصوبات مهم شورا ازجمله عبارتند از:
طرحها و مصوبات شورا
شورای ملی مقاومت طی سالهاى فعالیت خود طرحهای متعددی را برای ایران فردا تنظیم و بهتصویب رسانده است. علاوه بر طرح صلح شورای ملی مقاومت، سایر طرحها و مصوبات مهم شورا ازجمله عبارتند از:
طرح شورا درباره رابطه
دولت موقت با دین و مذهب. در این طرح با تأكید بر آزادی عقیده، و مرام و مذهب و
ممنوعیت هرگونه اجبار و تبعیض دراین مورد، تصریح شده كه هیچ كس بهدلیل اعتقاد یا
عدم اعتقاد بهیك دین و یا مذهب نبایستی از انتخابكردن و انتخاب شدن و تصدی
بالاترین مقامات كشور ممنوع شود.
طرح شورای ملی مقاومت برای خودمختاری كردستان. تصویب این طرح كه در آن چگونگی برقراری خودمختاری در كردستان، در چارچوب تمامیت ارضی و یكپارچگی و وحدت ملی ایران مشخص گردیده است یك گام تاریخی در پاسخ بهمبارزات مردم كردستان و ستم تاریخی بهآنان بود.
طرح شورای ملی مقاومت برای خودمختاری كردستان. تصویب این طرح كه در آن چگونگی برقراری خودمختاری در كردستان، در چارچوب تمامیت ارضی و یكپارچگی و وحدت ملی ایران مشخص گردیده است یك گام تاریخی در پاسخ بهمبارزات مردم كردستان و ستم تاریخی بهآنان بود.
و بالاخره طرح شورای ملی مقاومت درباره آزادیها و حقوق زنان: مقاومت ایران با تصویب این طرح درست در نقطه مقابل رژیم خمینی كه وحشیانهترین وجه سركوبش متوجه زنان ایران میباشد، نشان داد كه چه دراندیشه و چه در عمل جایگاه برابر زن و مرد را بهرسمیت شناخته و مصمم بهریشهكنكردن تبعیض جنسی و دفاع از تمامیت آزادی زن میباشد. براساس این طرح زنان ازجمله میتوانند متصدی تمامی مقامات مملكتی شده، در انتخاب پوشش، شغل و همسر آزادند و حق آنان برای استفاده آزادانه از كلیه امكانات ورزشی و شركت در فعالیتهای هنری برسمیت شناخته میشود.
شاخص آخرین مرحله تكامل شورا گسترش آن بمثابهی پارلمان مقاومت است. از سال 70، با توجه بهپیشرفت كار مقاومت در داخل كشور و در صحنه بینالمللی، گسترش شورا بهعنوان پارلمان مقاومت ضرورتی تاریخی یافت.
در شهریور 72، با ورود اعضا جدید شمار اعضای شورا بهنفررسید. در اجلاس همانسال شورای ملی مقاومت سرود ”ایران مرز پرگهر” را بهعنوان سرود رسمی شورا و آرم شیروخورشید را نیز بهعنوان آرم رسمی شورا نقشی كه پرچم ایران را مزین میسازد بهتصویب رساند. در تابستان 74 شمار كمیسیونهای شورا از 18 به 25افزایش یافت. و در پاییز همانسال تعداد اعضای شورا بهعضو افزایش یافت كه نیمی از آنرازنان تشكیل میدهند.
سال72 اما، آغاز مرحله جدیدی در حیات شورای ملی مقاومت بود. در شهریور ماه همین سال، شورای ملی مقاومت با انتخاب و معرفی خانم مریم بهعنوان رییسجمهور برگزیده مقاومت ( برای دوره گذار پس از سرنگونی) یك گام كیفی در راستای سرنگونی رژیم خمینی بهجلو برداشت و در سطح ملی و بینالمللی آمادگی خود را برای ایفای مسئولیت تاریخی خویش یعنی سرنگونی رژیم ضدبشری بیش از پیش بهاثبات رساند. این واقعیت ازجمله در بزرگترین گردهمائیهای شهروندان ایرانی در خارج كشور در سالهای بعد بارز گردید.
احراز حمایت اكثریت مردم ایران
در سال75 در بزرگترین اجتماع ایرانیان در ارلز كورت لندن، ایرانیان برای حمایت از خانم مریم رجوی رییسجمهور برگزیدهی مقاومت حضور بهم رساندند.
بهدنبال برگزاری این گردهمائی درلندن، دو بسیج نظرسنجی كه مجموعاً در 92شهر ایران بعمل آمد، مشخص نمود كه بیش از 70درصد از مردم ایران در صورت وجود یك انتخابات آزاد براساس حاكمیت مردم و نه ولایت فقیه، بهرییسجمهور مریم رجوی رأی خواهند داد.
بدین ترتیب در سال 1375 یعنی سه سال پس از انتخاب و معرفی رییسجمهور مریم رجوی، با كسب حمایت اكثریت قاطع مردم ایران، این مقاومت وارد مرحله جدیدی از پیوند خود با عنصر اجتماعی و تودههای مردم ایران گردید و شورای ملی مقاومت در پرتو سیاست اصولی مسئول شورا و نقش برجسته رییسجمهور برگزیدهی مقاومت همچنان چشم اندازهای نوینی را در پیش پای خود گشود.
۱۳۹۱ تیر ۲۳, جمعه
عقاب می باید در این سرزمین مار ولایت شکار کند
عقاب می باید در این سرزمین مار ولایت شکار کند
از نوشتن این کلمه متحد شوید اتحاد ملی چراغ راه آزادی ملت ایران است خسته نخواهم شد پس بیایید به دیالوگ ملی خودمان در راه آزادی ملت ایران رونق دهیم...
با دین، بی دین، پیر، جوان، زن و مرد . بیایید بیایید همه در راستای آزادی ایران در یک جبهه متحد شویم تنها راه همین است بیایید عقاب را به پرواز درآریم که مار را شکار کند ...
خمینی و پس ماندگانش در سر زمین ما تخم نفاق وجهالیت کاشته اند از طرف می پرسی شرف یعنی چه میگوید حمایت از مالکی و اسد و جنگیدن با مخالفین آنها! دوستان و یاران و ای هموطنان که دلتان برای مردم ایران میسوزد زمان متحد شدن و یک صدا نگفتن به ولایت فقیه و مزدورانش رسیده است باید جبهه مخالفت با تمامیتی ولایت فقیه را هر چه قوی تر و صدایش را بلند آوازه تر کرد . آخوندها ملت ایران را مثل توپ فوتبال به همدیگر پاس میدهند یکی خود را ولی ملت میخواند و دیگری اصلاح طلب آن ولی آنهم در چارچوب همان ولی و ولایتش !! ولی فقیه که دشمن ملت ایران است شکی نیست ولی دوستان دشمن تر از او همان اصلاح طلبان قلابی هستند باور کنید روزی خواهد رسید که اینها بی شرمانه از شما ملت ایران خواهند خواست شما باز به ولایت فقیه رأی بدهید ما در سایه رأی های شما این ولایت وحشی را اصلاح خواهیم کرد !! یک تعداد مزدور نیز در فضایی مجازی تمام تلاششان این است که نیروی که با تمامیت این جنایتکارها چنگ در چنگ است آن را بد نام کنند انگار این سی و چند سال این نیروی مخالف رژیم سر قدرت بوده نه آخوندهای جنایتکار . در رابطه با متحد شدن این وظیفه تک تک ما مخالفین رژیم است که آنقدر داد بزنیم و فریاد کنیم که آخوند و مزدورانش دشمن ایران و ایرانی بوده و خواهد بود چه تند روش و چه اصلاح طلبش هر دو دشمن ایران هستند بیایید هر چه داریم در راستای سرنگونی این رژیم بگذاریم از نیرو گرفته تا کمک مالی و حتی با یک نوشتار تمام توانمان را متحد بر علیه کلی این نظام شیطانی خمینی بکار بگیریم . آیا شرفی بالاتر از این هست که انسان در راه آزادی وطن و ملت جان بدهد؟ و برای آزادی ملتش داد بزند و فریاد کند؟ در جامعه ما یک مریضی بنام ولایت فقیه بدتر از سرطان سی و سه سال است پیدا شده به هیچ ما رحم نکرده و نمیکند از مال و ناموس و فرهنگ گرفته تا به نابودی تمامیت وطن مان دارد به پیش میرود دیروز یک خبررا از یک دوست شنیدم میگفت دختر بچه پنج ساله را یک میلیون دویست هزار تومان فروختند!! احمد خاتمی این خرچنگ نظام شیطانی خمینی خود در بهترین کاخ ها زندگی میکند و به مردم میگوید در مقابل تحریم ها آه نگوید که دشمنان نظام ولایی ولایت فقیه خوشحال بشوند ! راستش من موندم آیا میشود بی شرمی این حرومزاده را اندازه گیری کرد؟ یا بی شرافتی شمشیر زنان سایبری این نظام را درفضای مجازی اندازه گیری اندازه گیری کرد؟ مزدوران که در سرجا ماندن این رژیم در فضایی مجازی بر علیه بهترین فرزندان مبارز این میهن قلم میزنند نباید آنها را جارو کرد؟ ارجعیت که آنها بر علیه مبارزین وطن بخورد مردم میدهند نباید افشایشان کرد؟ بنظر شما نباید از این حکومت شیطانی سوال کرد این همه صادر کردن مزدور به عراق و سوریه و یمن برای چیست ؟ مردم در ایران بچه خود را برای خرید نان میفروشند آخوندها میلیاردها دلار پول این ملت را خرج مالکی و اسد و حوثی های یمن میکنند و در لبنان ویرانی های جنگ را آباد میکنند هنوز مردم اهواز و خرمشهر سر پناهی ندارند !! راه نجات از این رژیم پلید تنها مبارزه و مشخص کردن صف مخالف آن است نه گفتن به تمامیت دار و دسته های این ولایت جهل است . بی شرمانه در فضای مجازی نیز ما را به جان هم انداخته اند... امروز آنقدر پر رو شده اند که نگو از محمد خاتمی این آخوند شیاد با آب و تاب حمایت میکنند و آن را نجی ملت مینامند! بیا به اینها نگو بسیجی ساندیس خور ... خاتمی همان جلادی است که بعد از رفسنجانی توانسته این نظام شیطانی را سر پا
نگهدارد و در موقعیت های حساس حرکت های مردمی و دانشجویی را که میرفت بساط این نظام ویران کننده را جمع کند به نابودی کشانده است ... خاتمی اصلأ پنهان نمیکند که یکی از جلاد ترین های این نظام بوده وهست . اینها منظورم همین بسیجی های سایبری و امدادهای غیبی خارج نشین امروز دوباره شروع کردند تعرف کردن ازخط اصلاحات سر این خط هم جلاد بنام رفسنجانی که نفر دوم همان ولایت بوده و هست در کنار او نیز آخوند فری و خاتمی را علم کرده اند . و اینها را آزادی خواه به خورد ملت ایران میدهند آیا یک بار شنیده اید این اصلاح طلبان کلمه ای بر علیه ولایت فقیه بکار ببرند ؟؟ آخه این چه اصلاح طلبی است که میخواهد در چارچوب همان رژیم سرتا پا جنایت برای ما آزادی بیارد؟ . همان اصلاح طلبان مگر حقی برای دیگر اندیشان به رسمیت میشناسند ؟ و تمام تلاششان این است که از درون نظام برای ادامه ولایت فقیه یک شیادی را علم بکنند.. برای اینکه اینها دنبال رفاه حل مشکل ملت نبوده و نیستند و هیچ وقت درد ملت را آحساس نکرده و نخواهند کرد . وقتی که انسان درد را احساس میکند پاره تن خود را میسپارد بدست جراح و قسمت از آن را جراح میبرد و دور می اندازد چون فاسد شده است و اگر جراحی نشود بقیه بدن را از کار خواهد انداخت . این رژیم نیز از ولی فقیه اش تا همان اصلاح طلب شایادش فاشد اندر فاسدند باید به زباله دان ریخت برای سلامتی یک ملت ...بیایید مثل مردمان دیگر کشورها آستین ها را بالا بزنیم ملت ایران که در زیر نعلین ولایت و مزدورانش له و لورده شده اند به اندیشیم و کمکی بکنیم . هر فرد و یا جریان این حق را دارد از دیگر گروه ها و جریانها انتقاد بکند و سئوال بکند ولی بیایید این حق را به مزدوران خامنه ای جلاد ندهیم که ارزشهای مقاومت ملت ایران را لجن مال بکنند اگر من درمقابل اراذل رژیم از ارزشهای شما دفاع بکنم مزدوران رژیم مثل برف در وسط تابستان از صحنه حذف خواهند شد آنها از یکی نبودن ما سوء استفاده میکنند که جلادانی مثل رفسنجانی و روحانی و خاتمی را ناجی ملت ایران مینامند .براستی این برای نیروی ضد ولایت فقیه شرم آورنیست؟ رژیم تا به امروز هر چه توان داشت بر علیه مجاهدین خلق تاخته و قتل عامشان کرد و چندین بار به قرارگاه هایشان با سلاح های ممنوعه حمله کرد ووو نباید ما از خودمان بپرسیم مجاهدین که در یک زندان بنام مماشت گیر افتاده اند و هیچ سلاحی هم در دست ندارند چرا رژیم اینقدر از این نیرو وحشت دارد؟؟ بله این یک واقعیت است وحشتی که رژیم از مجاهدین خلق ایران دارد از هیچ کس ندارد حتی از خدا ... در واقع رژیم حق دارد از این نیرو بترسد چون آن را خوب میشناسد آن همان نیروی برانداز است و سازش ناپذیر و تسلیم نشدنی در واقع روح و جوهر مبارزه با ولایت فقیه ...لازم نیست من مجاهدین را تعریف کنم مجاهدین خلق مثل ققنوس از خاکستر خود زنده شده اند و امتحان پس داده اند...موقعی اشغال عراق توسط آمریکا این رژیم آمریکا را گول زد و فریب داد آمریکا قرارگاه های مجاهدین را در راستایی یک مماشات کثیف در ارز یک شم صدو بیست بار با بمب های تازه ساخته شده بمباران کرد !! باز این نیروی بر انداز از خاکستر خود سربلندتر از قبل برخاست و ایستاد تا به امروز هم بعد از این همه حمله و موشک باران باز ایستاده است پس رژیم حق دارد از این نیرو بترسد .چون تکیلات دارد نیرو دارد و بالاتر از همه اینها پایگاه مردمی دارد با هیچ ضربه ای از بین نمیرود و کوتاه هم نمی آید ... یک هدف دارد که آزادی ایران از چنگ ولایت جهل و جنایت پس این وظیفه تمام نیروهای بر انداز است که پرده ها را کنار بزنند و به میدان مبارزه با تمامیت ولایت فقیه بیایند و در گرد مجاهدین و شورای ملی مقاومت یک اتحاد ایجاد بکنند برای آزادی ایران این زیباترین وطن از شرر آخوند و حامیانشان موفق و پیروز باشید منهم در راه آزادی ایران حاضرم هر چه دارم بگذارم ایران را باید پس گرفت
خانباباخان
۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه
درود بی پایان بر مردم قهرمان سوریه باد
همه جنایتکاران را باید در خون پاک ترین ها غرق شان کرد این هم یکی
از آنها است درود بی پایان بر مردم قهرمان سوریه باد کوفی در فکر کیف پر
از دلارش است حتی درفکرغرق شدن خود در خون مردم سوریه هم نیست مردم
سوریه را وقتی که دست خامنه ای جلاد را بوسید فراموش کرد
۱۳۹۱ تیر ۲۱, چهارشنبه
این همه لشگر آمده به طویله رهبر آمده
تابه امروز صد بار به این سبزعلی گفتم تو را خداوند آفریده برای کشتن بچه های مردم نه برای کارهای فرهنگی ولی مگه سبزعلی گوش شنوا دارد؟ از یک طرف در زیر تحریم های جهانی خردشدن استخوانهای ولایت فقیه گوش فلک را کر کرده است از طرف دیگر دم ولی فقیه در کوره اتمی ملا نشان گیر کرده است . در این میان سبزعلی بازم یک فیل هوا کرده است . شرکت کنندگان در اجلاس بین المللی زنان و بیداری اسلامی از 85 کشور صبح امروز با رهبر معظم انقلاب در حسینیه امام مقوا (ره) دیدار کردند.
بازسبزعلی مجبورم کرد که برای این دیدار چیزی بنویسم شاید سبزعلی از این کارها دست بردارد
این همه لشگر آمده به طویله رهبر آمده
بیداری اسلامی دسته دسته به سرآخورآمده
زاین طویله چه کره خرها گذرکردند
آیت الله جک و حاجی شیراک و ملا سولانی ها
آیت الله جک و حاجی شیراک و ملا سولانی ها
امت حاضر در صحنه آماده ایم آماده ایم آماده بع بع بع
هرچه گاو و گوساله بود ازچهارگوشه جهان آمده
اکثرأ با پستان های پر از شیر ز شفا آمده
برای نوشیدن ای امت همیشه درصحنه بشتابید
بع بع بع بع بع بع بع بعععع
امت حاضر در صحنه آماده ایم آماده ایم آماده بع بع بع
همه از برای اسلام و عظما ولایت آمده
چفیه به سر یک لشگر زن چهارنعل آمده
امت حاضر در صحنه آماده ایم آماده ایم آماده بع بع بع
همه از برای اسلام و عظما ولایت آمده
چفیه به سر یک لشگر زن چهارنعل آمده
همه به قصد صیغه به مقصد رهبر آمده
ای وای اگر رهبر جهادم دهد چهارصیغه نتواند جوابم دهد
امت حاضر در صحنه آماده ایم آماده ایم آماده بع بع بع
امت حاضر در صحنه آماده ایم آماده ایم آماده بع بع بع
دیدار زناناندیشمند 85کشور بارهبری+تصاویر
کد خبر: ۲۵۷۲۳۸
تاریخ: ۲۱ تير ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۲
شركت كنندگان در اجلاس بين المللي زنان و بيداري
اسلامي صبح امروز (چهارشنبه) با رهبر معظم انقلاب در حسينيه امام خميني
(ره) ديدار كردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری بيش از هزار نفر از زنان انديشمند، نخبه و فرهيخته از 85 كشور براي شركت در اين اجلاس بين المللي به تهران آمده اند.
قبل از بيانات رهبر انقلاب تعدادي از شركت كنندگان از كشورهاي فلسطين، مصر، تونس، بحرين، لبنان، ليبي، يمن، جمهوري آذربايجان و عراق نظر خود را درباره قيامهاي منطقه و بيداري اسلامي بيان كردند. خبر و تصاویر تکمیلی متعاقبا منتشر خواهد شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری بيش از هزار نفر از زنان انديشمند، نخبه و فرهيخته از 85 كشور براي شركت در اين اجلاس بين المللي به تهران آمده اند.
قبل از بيانات رهبر انقلاب تعدادي از شركت كنندگان از كشورهاي فلسطين، مصر، تونس، بحرين، لبنان، ليبي، يمن، جمهوري آذربايجان و عراق نظر خود را درباره قيامهاي منطقه و بيداري اسلامي بيان كردند. خبر و تصاویر تکمیلی متعاقبا منتشر خواهد شد.
اشتراک در:
پستها (Atom)