آذربایجان یارالاندی
دوست دشمانان آرالاندی
منم یوردم ساوالاندی
یارالاران قربان اولوم آذربایجان آذربایجان
آنا باجوم آغلار قالدی
توپراک نه چه جانلار آلدی
دکتر سوز درمان سوز قالدی
یارالاران قربان اولوم آذربایجان آذربایجان
بیرآن هریئرویران اولدی
پاک جانلار قانا بویاندی
کورپه بالالاروم یاندی
یارالاران قربان اولوم آذربایجان آذربایجان
خانباباخان
من خودم پیمانکار بودم زمان شاه بعد از سال پنجاه ساختمانهای ضد زلزله درست میکردیم ولی باور کنید اسمش ضد زلزله بود در ماشین سازی تبریز من چند دستگاه ساختمان درست کردم پنج طبقه بودند در هر طبقه پنج دستگاه بود یعنی پنج خانواده در واقع در هر ساختمان بیست و پنج خانواده زندگی میکنند و در ارومیه هم همانطور من باز سه دستگاه ساختمان پنج طبقه درست کردم در کنار شهر چایی و رو به روی پلیس راه مهاباد آنها نیز ضد زلزله بودند برای هر ساختمان صدها تن آهن بار میکردیم باور کنید اگر یک زلزله هفت ریشتری بیاد خدا نکند که بیاد همان ساختمانهای ضد زلزله به سر ساکنین آوار خواهد شد ... چون نه پول کافی میدادند و نه بازرس در کار بود یک ناظر از طرف دولت میآمد از همان پایین ساختمان پنج طبقه یک نگاهی میکرد و اوکی میکرد و میرفت این را هم باید بگویم من خیانت نمیکردم پول که به من میدادند همان انداز میشد کار کرد من چندین بار با مسئولین مربوطه صحبت کردم که این کار درست نیست کمی پول ما را بیشتر کنید ما کار بهتر از این برایتان تحویل بدهیم در جواب میگفتند ما کار بهتر نمیخواهیم کار را زودتر تمام کنید . یک مورد یادم افتاد در سلماس یک سالن ورزشی سرپوشیده درست میکردند یک پیمان کار دیگر به اسم یحیی ستونها را سرجاش گذاشته بودند و خرپاهای چند تنی را بالایی ستونها سوار کرده بودند بعد یک باد آمده بود همه خرپاها و ستونها را واژگون کرده بود بعد پیمانکار کار را ول کرده بود رفته بود این کار را نیز من گرفتم و با مسئولین مربوطه صحبت کردم که باید این آهنها عوض بشود چون خم شده اند میدونید چه جوابی به من دادند؟ گفتند هنر شما همین است که همان آهن های خم شده را دوباره بازسازی بکنی و سر جای خودش بگذاری بله دوستان این سالن نیز ضد زلزله بود ....خانباباخان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر