اگر فردوسی زنده بود اعتراف میکرد که از نبود قهرمان واقعی پناه به افسانه بردم

بیش ازنیم قرن مبارزه! مبارزه نه در قهوه خانه ها و گپی در میان دوستان.

مبارزه در میان آتش و خون، در زنجیر، در زندان و در بالای دار، مبارزه در هر کوی برزن، در زیر بمباران و موشک باران، مقاومت ،مقاومت با دست خالی! عجب نسل عجب عزم!

مطمئنم اگر فردوسی زنده بود شاهنامه را جمع می کرد و اعتراف می کرد که نبود قهرمان واقعی مرا مجبور کرد پناه به قهرمانان افسانه ای ببرم.

آن را از نو می نوشت و روی جلد آن می نوشت سی هزار زن و مرد، پیر و جوان به دیو جماران «نه» گفتند و سربدار شدند! و می نوشت رستم تنها مانده بود در میان دیوها و اژدها ها، ولیکن جانانه ایستاده بود هزاران زخم و دشته بر بدن، ولی مثل صخره ایستاده بود.

می نوشت سیمرغ، نه یک زال، هزاران زال را بر روی بالهایش گرفته بود از این دیار به آن دیار میبرد، آنها را پرورش میداد برای روز نبرد سرنوشت ساز با دیوان.

دوستان و یاران و ای ایرانیان شریف و آزاده واقعیت را باید گفت و باید از آن دفاع کرد، این وظیفه هر انسان آزاده است.

رژیم پلید خمینی کاری که با ملت ایران کرد، روی مغلان را سفید کرد. دریک کلام هیچ حرمت ایران و ایرانی از دست خمینی و خمینی صفتان در امان نمانده است.

در این جنگ بی امان و نابرابر ایستاده اند، صخره وار ایستاده اند، هیچ سلاحی بر آنها کارا نبوده و نیست، عزم صخره ها تسخیر ناپذیر و ستودنی است.

اما در این جنگ، دیوهای آدم خوار تنها نبودند! بوزینگان و شغالان نیز بودند که مددکار آنها بودند و هستند. هزار نوع ادا و اطوار در می آورند و هزاران توهین و تهمت به پاک ترین مبارزین وطن میزنند. بی شرمانه یکروز مبارزین را به روسیه وصل میکنند، و روز دیگر به اسرائیل، الان هم به عربستان و آمریکا وصل میکنند!!

طوری از مجاهدین طلبکاری میکنند انگار که مجاهدین دارند حکومت میکنند، نه آخوند های جلاد. گویا تمام توانشان را بکار گرفته اند آخوند های جنایتکار را تبرئه کنند، و تمام بدبختی های ملت را بر گردن مبارزین آن ها بیاندازند. اینها شرم را خوردند، و حیا را به سر کشیده اند.

خطاب به این بوزینگان میگویم: اسرائیلی تر از خاخامم، روسی تر از لنینم، عرب تر از جمال عبد الناصرم، و آمریکایی تر از ترامپ هستم، هر آنچه که بگویی هستم؛ ولی بدان و آگاه باش که من با تمام وجودم، با تمام تار و پودم؛ «ضد ولایت جهل و جنایت هستم. من با تمامیت آن در جنگم». این است افتخار من، کمر به نابودی آن بسته ام، دیو ولایت تان را سرنگون خواهم کرد.
 من فرزند ایرانم ،ایران را آزاد خواهم کرد