قسم بنام آزادی
قسم به قامت زنی در بالای دار اهریمن
که جان می دهد در راه آزادی
بی نشان بماند نام او در تاریخ وطن
که ایمان دارد از دل و جان،به فردای آزادی
چونان سرو سر کشیده به آسمان آزادی
میرقصد در بالای دار با نوای آزادی
هزاران زخم دارد به پیکرش،اما
ایستاده میمیرد چونان الف نام آزادی
روزگار به خود ندیده نسلی چنین بی باک
انگار تکرار شده داستان کاوه و ضحاک
بی امان خون میریزد شیخ تبهکا،اما
این نسل غرق در خون میخواند بنام آزادی
ای هموطن برخیز و به میدان رزم بکوش
گر داری به سر سودای آزادی
از بند و اسارت،وطن کی شود آزاد
گر نپردازی خون بهای آزادی؟
برای ریحان ایرانزمین از
خانباباخان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر