عبد الرحمن الراشد در "الشرق الاوسط" چاپ لندن نوشت
جنگ منطقه اى اسد، ايران، عراق و القاعده عليه ملت سوريه
دبی – العربیه.نت
روزنامه نگار عرب، عبد الرحمن الراشد، اوضاع سوريه را صحنه ى يک جنگ منطقه اى خواند که در يک سوى آن لباس شخصى ها و سپاهيان اسد، نيروهاى حزب الله لبنان، تهران و بغداد و القاعده قرار دارند و در سوى ديگر آن مردم سوريه اند که با مين گذاريهاى اخير حتى قادر نيستند به اردوگاههاى پناهندگان در ترکيه و اردن بگريزند. وى در مقاله اى در روزنامه ى فرا منطقه ای "الشرق الاوسط" چاپ لندن، تحت عنوان "اسد، ايران، عراق و«القاعده» عليه سوريها" نوشت: سپاهيان و لباس شخصى هاى رژيم اسد، بسيجى هاى ايرانى و شبه نظاميان حزب الله لبنان، کم بودند که حالا القاعده نيز به آنها اضافه شد و اعلام کرد مى خواهد از بحران سوريه سهمش را بگيرد.
عراق حامی اسد
عبد الرحمن الراشد با اشاره به کشور عراق که از اقدامات تروریستی القاعده در امان نیست نقش دولت کنونی این کشور در تامين مالى نظام دمشق به منظور شکست تحريم ها عليه اسد را یادآور می شود و مى نويسد: بايد به يادآورد که القاعده را طى 7 سال گذشته خود رژيم اسد حمايت کرده و حتى با پول و تسليحات و آموزش نظامى پرورانده است. اين را هم که مى دانيم رهبرانى از القاعده را ايران ميزبانى مى کند.
حالا اينها مى خواهند "القاعده" را در سوريه وارد صحنه کنند تا اوضاع را به دلخواه خويش تغيير دهند.
اين نويسنده عرب اظهار مى دارد: تهران و دمشق تصميم دارند جهانيان را از عواقب کار بترسانند و به آنها بفمانند که "جانشين رژيم اسد، القاعده خواهد بود". سؤال اکنون اين نيست که اين اردوگاه چه مى کند، بلکه اين است که رفتار ديگران در برابرش چيست؟
موضع سعودی
الراشد ادامه مى دهد: مى دانيم که هر موضعى بهايى دارد. وقتى سعودى در تابستان گذشته به نشانه ى اعتراض، سفير خود را از دمشق فراخواند و ملک عبدالله بن عبدالعزيز با قاطعيت خواهان ايستادگى در برابر کشتار مردم سوريه شد، دمشق تهديد کرد که پاسخ را دو چندان خواهد داد. پاسخ نيز بلافاصله با حمايت تهران در قالب تحريک بعضى از گروههاى شيعه و غيره در سعودى و يکى دو کشور ديگر در منطقه داده شد.
مقاله نويس الشرق الاوسط سپس انتقاد شديد چند روز پيش ملک عبدالله از موضع روسيه و چين را که مانع صدور قطعنامه عليه کشتار در سوريه شد، مورد اشاره قرار مى دهد و مى نويسد: رژيم اسد پس از آن "وتو"، وزير خارجه ى روسيه را با آغوش باز پذيرفت و همزمان کشتارهاى خود را در حمص، زبدانى، اطراف دمشق و ساير نقاط ادامه داد.
عبد الرحمن الراشد موضع دو روز پيش شاهزاده سعود الفيصل وزير خارجه ى سعودى را مناسب و بجا مى خواند که گفته بود "سکوت ديگر جايز نيست. بايد به هر شکلى به مردم سوريه کمک کرد". وى مى افزايد: يکى از معانى اين سخن وزير سعودى مى تواند کمک به سوريها در حمايت از خودشان باشد.
اين نويسنده ابراز عقيده مى کند: در اين مرحله بايد درک کنيم که درگيرى وسعت يافته است و به ابعاد تازه اى رسيده است. حالا ديگر نمى توان موضوع را در حد نبرد بين سپاهيان و لباس شخصى ها از يک سو و تظاهر کنندگان معترض در کنار نظاميان جدا شده از رژيم از سوى ديگر، محدود دانست. در سوريه جنگ ويرانگر و نابود کننده ای در کار است که هدف آن تغيير واقعيت جامعه و کشور به ضرب و آتش اسلحه است.
وى اين سؤال را مطرح مى کند: وقتى ايران، عراق، حزب الله لبنان و القاعده در کنار رژيم اسد در برابر مردم بى دفاع سوريه قرار مى گيرند، چه انتظارى مى توان داشت؟ آيا کسى هست به اين مردم کمک کند که نه تنها از همه ى امکانات محروم شده اند بلکه حتى حق زندگى هم از آنها گرفته مى شود. اردن پناهگاهى درست کرده است، اما چه کسى مى تواند خود را به آن برساند؟ ترکيه هشدارهايى داده و پناهگاه هم ساخته است، اما با مين گذارى حکومتى ها راه فرار بر مردم جنگ زده بسته شده است.
الراشد مى نويسد: دمشق، تهران و حزب الله به مرور زمان بر حملات خود افزوده اند و به اين حملات رنگ فرقه گرايانه داده اند. آنها مى خواهند رود خروشان نهضت مردم را به گنداب فرقه گرايى بکشانند تا مانع همدردى مردم جهان شوند. اکنون در واقع 20 ميليون مردم سوريه در محاصره ى 5 نيروى محلى و منطقه اى قرار گرفته اند، بدون آنکه حمايتى از کشورهاى عربى يا نهادهاى بين المللى ببينند.
جهان به دو اردوگاه تقسیم شده
به نظر اين نويسنده جهان اکنون از نظر سياسى به دو اردوگاه تقسيم شده است: بخش اندکى از نيروها اسد و کشتارهايش را حمايت مى کنند ولى بخش اعظم مردم جهان عليه او و خونريزيهايش ايستاده اند. اين واقعيت را راى گيرى آتى مجمع عمومى سازمان ملل در مورد پيش نويس جامعه عرب در همين رابطه روشن خواهد کرد. هر چند که اينک با شتاب حوادث، نتيجه راى گيرى تعيين کننده نخواهد بود.
او برکنارى الدابى افسر اطلاعاتى سودانى از رياست هيئت ناظران عرب در سوريه و پايان دادن به کار اين هيئت را ناکافى و بى تاثير دانسته و استدلال مى کند: آسيبى که گزارش اين آقا به مردم سوريه رساند و سوء استفاده اى که روسها در بکارگيرى "وتو" از اين گزارش کردند، فراموش نشدنى است.
تحرک نظامى و امنيتى 5 نيرو
عبد الرحمن الراشد مى نويسد: به هر حال اکنون تحرک نظامى و امنيتى 5 نيرو در کار است: دمشق، تهران، بغداد، حزب الله و القاعده.
به نظر اين نويسنده کشور سعودى و ديگران که احساس مسئوليت مى کنند، بايد براى دور زدن وتوى روسيه و چين و ناکام ساختن تحرک 5 نيروى مذکور، هر چه زودتر آلترناتيو ملى سوريه را به رسميت بشناسند و آن گونه که شاهزاده سعود الفيصل گفته است از هر کمکى به مردم سوريه دريغ نکنند.
به نوشته ى الراشد: اينها ضرورتهايى براى متوقف کردن جنگ عليه ملت سوريه است. ايران همه ى کمکهاى نظامى و لجستيکى و مالى را در اختيار رژيم اسد قرار مى دهد تا مردمش را سرکوب کند. بغداد هم با کمکهاى مالى، اقتصادى و نفتى در کنار اسد ايستاده است و مانع تاثير گذارى تحريم ها مى شود. روسيه نيز آن بالا در سطح بين الملل، به ماستمالى جنايات دمشق مى پردازد. لذا نمى توان موضوع را تنها اقدام يک حکومت عليه مردمش تلقى کرد، بلکه اين، تهاجمى منطقه اى است.
ادامه بحران به نفع تهران است
وى معتقد است که مجامع عربى و بين المللى وقت زيادى را براى يافتن راه حلهاى ميانه صرف کرده و يک سال فرصت کشتار به اسد داده اند. حال آنکه در همين زمان رژيم اسد توانست صف بنديهاى نظامى – امنيتى خود را تقويت کند و گسترش دهد.
الراشد مى افزايد: اکنون واقعيت اين است که ملتى در حال سرکوب و نابودى است و پاسخ پيمان شرارت را تنها با سوزاندن پرچمهاى ايران، روسيه و چين مى دهد. در اين وضعيت نمى توان پذيرفت که بالاترين کمک به اين ملت، ساختن اردوگاههاى غير قابل دسترس براى آوارگان باشد.
به گفته ى اين نويسنده: اگر کشورهاى ذيربط همبستگى خود را زودتر نشان مى دادند، تراژدى سوريه به اينجا نمى کشيد. اگر مردم سوريه به سلاح دست مى يافتند، اسد برايشان شير نمى شد، اين همه نمى کشت و منشور سازمان ملل را به ريشخند نمى گرفت. اگر ملل عرب با دارو، غذا و اسلحه به اين مردم مى رسيدند، چين و روسيه جرات رد راه حل سياسى عربها را در خود نمى ديدند.
الراشد در پايان مى نويسد: اکنون ادامه ى بحران به نفع تهران است که مى خواهد سوريه را تکه پاره کند و به آتش بکشد تا مگر اسد را به عنوان تنها برگ يا مهمترين برگ بازى خود برهاند. با اين حساب اين حق مردم سوريه است که از ما کمک بگيرند و اين تکليف ماست که به يارى آنان بشتابيم.