جای که سازنواخته میشود فریب و ریا ازآنجا گریزانند...
آشق بنواز یک آهنگی شاد بنواز که همه ای ما شاد باشیم ///
زخمه را طوری بزنکه از تارهای سازت شادی ببارد///
غم را چونان برف بهاری آب کند همه جاشادی بروید///
ای برادرم آشق یک آهنگی بنواز که تا حالا نواخته نشده ///
از شرافت و شجاعت و صداقت یک آهنگی بنواز///
طوری بنوازکه دلم در قفس رقص شادی بکند///
زانوهایم از عشق شادی بلرزد اشک شوق از چشمانم سرازیر شود///
طوری بنواز تمام دلهای شکسته با آهنگت جوش بخورند///
زنگار از دلها پاک بشود چهره غم به شادی تبدیل شود///
شاد ترین آهنگ را بنواز برای آنانکه در بالای دار رقص رهایی میکنند///
بنواز برادرم آهنگی بنواز که مرگ جلاد باشد ///
یک آهنگی بنواز قبردجال ویران شود ////
یک آهنگی از دیار ستارخان برای شاهرخ بنواز///
بخوان آهای آهای آنام قربان شاهرخ جان///