مالکی جنایتکار باید بجرم جنایت علیه بشر محاکمه بشود

رفت پیش امامش

آشتی ملی را با تکرار راه رفته نمیشود برقرار کرد

این روزها یکی از رویدادهای مهم و مورد توجه در رسانه های خبری و شبکه های اجتماعی 
برکناری مالکی و جایگزین شدن حیدر العبادی به عنوان نخست وزیر برای کشور عراق است .



واقعیت این است مالکی دست پرورده آخوندها است و توسط آنها و با حمایت آمریکا بر سر کار آمد و بر سرنوشت مردم عراق حاکم شد. فراموش نکردیم که در انتخاتات قبلی العراقیه به رغم تقلبات گسترده  اکثریت آراء را آورد ولی در زد و بندها و توطئه چینی های رژیم و آمریکا برای اشغال و غارت و چپاول عراق مالکی به مردم و جناحهای سیاسی تحمیل شد.


آخوندها که خط و استراتژی بلعیدن عراق را از همان بدو انقلاب و در جریان جنگ خانمانسوز هشت ساله دنبال می کردند ، در جریان جنگ کویت این فرصت را از دست دادند اما با اشغال عراق و سقوط حکومت صدام حسین به آن دست پیدا کردند و آمریکا پس از اشغال عراق و تقدیم آن در سینی طلایی به آخوندها ذلیلانه از عراق فرار نمود و خلاء را بطور کامل رژیم پر کرد و این قاسم سلیمانی بود که بنا به اعتراف آمریکایی ها و مقامات عراقی به عنوان یک امپراطور بر عراق حکومت می کرد.

و نفوذ رژیم در عراق تا آنجا بود که بود حتی کار بجای رسید که دولت آمریکا موقعی ترک خاک عراق نتوانست با نوری المالکی یک قرار داد امنیتی امضا کند!
آقای اوباما بازنده اصلی عراق به آخوندها بود.

 و اما آقای اوباما برای باز پس گرفتن عراق از دست آخوندها یک راه بدتر از ترک عراق را انتخاب کرد کنار آمدن با ولایت فقیه ! خوب نتیجه این را نیز همه دیدیم که بجز عربده های آخوندها چیزی دیگری نصیب آقای اوباما نشد.

در جریان سفر مالکی به آمریکا و کاخ سفید تحت فشار نمایندگان سنا و کنگره آمریکا از دادن هلی کوپترهای آپاچی که برای سرکوب مردم عراق تحت عنوان داعش مد نظر بود صرف نظر کرد و مالکی با دست خالی برگشت.

اصلا کار بجای رسیده بود که خامنه ای و تمام رژیمش مخالف برگزاری انتخابات در عراق بودند اما آمریکا نمی توانست انتخابات را نپذیرد چه از نظر داخلی و چه بین المللی و برگزاری انتخابات به رغم تقلب به زیان رژیم و مالکی بود. 

دیدیم مالکی شکست خورد و پس از آن با قیام عشائر رو برو شد. با اینکه آقای اوباما و سازمان ملل میدونستند سنی ها در حال جنگ هستند اصلأ در این انتخابات شرکت نکردند همچنان تلاش می کردند مالکی را قالب بکنند اما مخالفت همه جریانهای سیاسی و قیام دلیرانه عشائر این میز را چپه کرد. هم آمریکا و هم سازمان ملل مددکار خامنه ای برای تشکیل دادن دولت در عراق بودند و خیلی هم مواظبش بودند که بتواند جنایتهایش را ادامه بدهد، اما مقاومت و قیام مردم دلیر عراق همه کاسه کوزه های مالکی و شرکایش را به همریخت و طوری به همریخت که کسی فکرش را نمیکرد.

 که از آسمان بدون ابر چنین رعد و برق و سیل آب برخیزد و در مدتی کمی نصف عراق را از چنگ نوری المالکی پس بگیرد و اتش دلیر عشائر خود را به پشت دروازه های بغداد برساند !
پس نباید شکل ظاهری قصایا را نگاه کرد باید به این مسأله عمیق تر نگاه کرد.

مالکی کسی بود که خط رژیم ایران را در عراق پیش می برد و از جمله نابود کردن اپوزیسیون رژیم ایران در عراق( سازمان مجاهدین خلق ایران) حملات به اشرف و کشتار و قتل عام و گرگانگیری و … را همه به یاد داریم و آمریکایی ها و سازمان ملل هم که خواهان انهدام نرم تشکیلات مجاهدین بودند.

اکنون حکومت و سیاست فرقه گرایی و دیکتاتوری مالکی که هیچ سهمی به دیگران نمیداد و همه را حتی جریانهای نزدیک به رژیم را هم رانده بود همه را بر علیه خود شورانده بود و اینجا بود آمریکا مجبور شد دست از حمایت از مالکی بردارد و مالکی نیز دید آمریکا پشیزی بایش قایل نیشود، چون برای خودش یک دنیایی درست کرده بود و رویا های مادامل عمر داشت یک ارتش تمامأ از نیروهای ضد بشر درست کرده بود وبا ماشین های جنگی آمریکایی مردم که تنها گناهشان این بود که نماز جماعت میخواندند زیر میگرفت و له میکرد کسی هم توان این را نداشت بهش بگوید نکن حتی همان آمریکا ، کار بجای رسید که مالکی با دستور خامنه ای امضاء قرار داد امنیتی با آمریکا سر باز زد! در واقع آمریکا چندین بار بازنده بودن خود را در عراق اعلام و اعتراف کرد…

بنابر این میتوان نتیجه گرفت ، عملکرد مالکی که دیکتاتوری و سرکوب و چپاول بود و سیاست دخالت مستقیم رژیم ایران در عراق بود موجب خشم و نارضایتی نه تنها مردم عراق ، حتی سائر جریانهای سیاسی شد و این قیام مردم عراق بود که هم آمریکا و هم رژیم را وادار به دست کشیدن حمایت از مالکی شد و او را از قدرت برکنارنمود.

باید سئوال کرد چه شده باز هم آمریکا به فکر دولت فراگیر و آشتی ملی در عراق افتاده است؟ آقای اوباما منظورتان را نفهیمدم کدام دولت فراگیر است ؟ 
دولت فراگیر با جابجایی مالکی شکل نمی گیرد بلکه همانطور که رهبران عشائر عراق تأکید کردند ، روند سیاسی عراق بایستی تغییر کند و اگر چه این یک تحول مهم است اما بدون محقق شدن خواسته مردم عراق که خلع ید از رژیم ایران و تغییر روند سیاسی در عراق است ، چنین دولت فراگیر شکل نخواهد گرفت .
 در این شکی نیست که در تشکیلات دولت عراق یک جراحی بزرگ شده است و به هرحال مالکی رفت باید به مردم عراق تبریک گفت غده ای که سالها مثل خوره به جان و مال و ناموس مردم عراق افتاده بود یعنی مالکی به هر صورت دور انداخته شد .
 من هم بی اندازه خوشحال شدم. ولی آیا دور انداختن مالکی از قدرت برای آشتی ملی کافی است ؟ 
تمام دولت ها از رفتن مالکی خوشحال شده اند و تبریکات خودشان را به جانشین او گفتند حتی ولایت فقیه ! البته از سر ناچاری این زهر را هم پذیرفته . اما برای رسیدن به آشتی ملی به نظرمن باید این کارها را کرد تا مردم رنجدیده عراق باورتان بکنند .
یک مالکی باید بجرم جنایت بر علیه بشر در یک دادگاه عادل و بین المللی دادگاهی بشود و پاسخ گوی جنایتهایش باشد،
دو لشکر طلایی مالکی که عامل اصلی تمام جنایتها است باید منحل بشود،
سه نیرو های خود سر مالکی که به اسم سوات شناخته میشوند باید منحل شود،
چهار بعد از ۱۱ سال درد و رنج باید در عراق یک عفو عمومی داده شود،
پنج میلیونها عراقی که از ترس مال و حان و نامسشان عراق را ترک کرده اند باید به اینها اطمینان داده شود که میتوانند به کشور خودشان برگردند،
شش قومیتهای که با زور کوچ داده شده اند باید به خانه های خود برگردند،
هفت باید به دخالت های رژیم ایران که باعث اصلی مشکلات امروز مردم عرق است پایان داده شود،
هشت رفاه زندگی برای تمام ملت عراق باید مساوی تقسیم بشود،
نه برای حفاظت از تمامیت عراق و ملت عراق یک اتش ملی و میهنی تشکیل داده شود، این اتش باید دور از نفوذ شخصیت های سیاسی عراق باشد و ارتش باشد که از مردم عراق حفاظت بکند نه از یک شخص،
الان بهترین موقع است که باید دیر نشده ازش استفاده کرد هنوز دیر نشده است مردم عراق را باید از این آتش خانمانسوز نجات داد ( فرقه گرایی) بدتر از بمبهای هار است باید در روی این کار کرد نه برای بمباران  و نه حمایت از یک فرد و یا شخص و یا جریان . باید این آتش را خاموش کرد
خانباباخان