۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

پیر و جوان،زن و مرد،صف به صف چه پرغرور آرامیده در خاوران


ای لعنت بر خمینی هار شده بود جنون خونریزی و خونخواری گرفت بود به تمام حرمت ها تاخت...
یکی تکه سنگ را بغل گرفته دیگری زمین را نوازش میکند 
آن یکی همه جا را گل باران میکند!اینچنین است روزگار مادران خاوران
بوی خون آزادگان میدمد در خاک سوخته خاوران . 
قتلگاه جنگل ستاره و لاله و آزاده و سحر است خاک خاوران !! 
ثقل زمین و زمان ،هر انسان آزاده است خاوران. 
چه درد ها،چه رنجها چه زخمها را در سینه خود پنهان کرده است خاوران! 
پیر و جوان،زن و مرد،صف به صف چه پرغرور آرامیده در خاوران
ای شیخک باش تا توفان بنیانکن ز برخیزد از خاک خاوران.
همزمان  سر برکشد هزاران شعله ستم سوز از دل خاوران
هویت نه به ظلم و نه به زور نه به تسلیم چونان ماندگار است خاک خاوران. 
علم و عرفان و ادب و دانش هر چه صدق و فدا است خوابیده در سینه خاوران. 
یک کلام امانت دار رازهای یک ملت است خاک خاوران.
دیر است ولی دور نیست بتابد خورشید جاویدان از خاک خاوران.
خان گوید به سرآید تاخت و تاز و ستم به شکوفدگل آزادی از خاک خاوران.
هروقت اسم از خاوران میاد تمام وجودم پر از شهامت و انتقام از جلاد میشود این نوشته را همین الان نوشتم تقدیم میکنم به همه آزادگان وطنم 

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر